نفرین (فت سامی بیگی & یمانمون)

بیزارم از دین شما نفرین به آیین شما از پینه ی پیشانی و دلهای سنگین شما بیزارم از دین شما نفرین به آیین شما از پینه ی پیشانی و دلهای سنگین شما بیزارم اَ دروغاتون از شعار و سروداتون اژه ای از گفتگو میگه میاد روی سر فرود باتوم دیگه ممنوع سکوت باتون حتی خدا هم کرده سقوط باتون دست تسبیحه تا زانو توو خون پاتون شهر می غره میلرزه ستون هاتون خیابون صدای ما خیره به نگاه ما امشب اگه بکشنم فردا شب میام با ستاره ها رو دوشم کوه این دردا میسوزه جای این زخما عزیزم میرم من امشب چون میخوام بهتر شه فردا توو سینه آتیش کینه میسوزه مثل اوینه نفرتم هر ثانیه بیشتر اَ تو و دینت وجدانم راحته پیش خدا وقتی له میشن زیر پام جیره خورا اگه نزنیم میزنه تیر شما میدیم کشته ها رو جوون پیر شما فاسدین از دمتون از مزدور تا رهبرتون حتی بگیری اسلحه روم آخرش میکنیم ما سر تهتون کردیم ما همه قیام آزاده ایم مثل زن ایران تیر بارونم بشیم دم دیوار هر چی از ماها پیشتون حقه می خوایم بیزارم از دین شما نفرین به آیین شما از پینه ی پیشانی و دلهای سنگین شما بیزارم از دین شما نفرین به آیین شما از پینه ی پیشانی و دلهای سنگین شما اِی از همتون بیزارم واسه نسلمون نسلی که بیمارن واسه رفیقام که موندن و بیکارن من و ماهایی که توو غربت آوارن واسه افسردگی واسه خشم بابا واسه قلب شکسته و اشک مامان واسه یه عمر خفه کردن نسل ماها ببین حالا چجوری میارم دخل آقارو یه عمر اموال ماها جیب عمامه دارا الان پرتاب هوا وقت فراره حالا ریخته همه ترس های ماها حتی رو شده دستای نایاک یه عمر شنیدیم ما دروغاتون فساد جاری توو خوناتون ببین چجوری اوردیم پایین ستوناتون توو ک*ون بسیجیتون کردیم فرو باتومو اِی نسل ما ترس نداره سپاهی بی شرف وقت الفراره اگه اون لباس لجنو از تنش در نیاره خونی که ازش میریزم بدون ۱۰۰% حلاله بگو توپ بیاد تانک بیاد نفربر هر سه توو ک*ون رهبر من که زبونم سرخه و سرم سبزه یه سفید کمه میکنم کفن تن جون فدای خاک ایران تا میتپه توی سینه قلب ایمان وایمیستم پای حق و نمیرم من زیر حرف زور همین هم از بچگیام واسه اون معلم حرومیه راهنماییم که جا ادبیات بود پی بچه بازی اوردین سر نسل ما چی روز تصفیه رسیده کج بخوابین بیزارم از دین شما نفرین به آیین شما از پینه ی پیشانی و دلهای سنگین شما یا ولایت جنده ی روسیه رو عباش لکه ی خونیه به اون آکله بگین ما نمیریم باید جمع کنی تو بری سوریه نور امید توی دلم جون میگیره روحم داره با رهایی خو میگیره هرچی افتضاح هر چی بده امروز چشم ایرانو بی شما خوب میبینه رسیدیم سر دوراهی بگو با مایی یا با اونا کجایی مثل علی دایی تخمشو تو داری یا که خایه مالی مثل ترابی ما که نمیترسیم دیگه اَ هیچی من کی*رم توو جیره خور بسیجی مصادره کنن لواسونو خونش دل مردم علی کریمی غیر جنگیدن نداریم ما راهی خوس کاره افسر آگاهی یه ماهه هر روز عیده سردار همه میزنن سبزی پلو با ماهی ما بیزاریم از تخم نفاقی که میکاری از فقر بی پولی بی کاری ما فریاد خشم یه ایرانیم جنایت مدرسه شاهده هیشکی نبینه هم خدا شاهده ببین داره میگه حتی قرآن بهت اون که ظالمه آخرش ساقطه تهران تا زاهدان اصفهان تا کردستان آذربایجان تا گیلان بیزارن از شما یه ایران بیزارم از دین شما نفرین به آیین شما از پینه ی پیشانی و دلهای سنگین شما بیزارم از دین شما نفرین به آیین شما از پینه ی پیشانی و دلهای سنگین شما