بیقراره دلی که واسه تو میزنه پر کاش بمیره نبینه بش زدی تو دست رد این دیوونه تو بری آتیش میزنه به کل شهر تاب نداره ببینه آخر تورو داد از دست شب شده بازم نیستم پیشت حس خوبی نیست داره غصم میشه زندیگم روی خط صاف ولی توی فکرم همش پیچ در پیچه تو بهم جرئت میدی وقتی باهاتم من ندارم هیچ تردیدی مثلت کسی واسم نمیشه بی تو روانی و دیوونه و خل و زنجیری صبحها لش تو تخت شبها مست تا صبح می میزدیم و بعدم لوله برگارو تنت از تنم جدا نمیشد انقدر داغی که نفهمیدم دیگه سرمارو ویو بهتر از بام تهرون روی زمینی که خالی از جاذبه بود خیره شده نگام به چشات لب روی لب شد و رییم خالی از دود آشوبه دل بیقرارم بدون تو داغونه این خونه اگه تو نباشی سرد و تاریک میمونه زندگیم همش خوب و بد پشت هم هی داره میزاره سر به سر من روزارو میشمارم رو دیوار پر خط تا که بیای ببینمت همین الان جلو در همه میگن دل سینا عین سنگه ولی نمیدونن توم از جنسه درده آره نیستم مثل قبلنم این دنیامه که رسیده لبه یه دره بیا قول بدیم بهم برسیم نشیم خط موازی این توقعی نیست از دور تورو صدا میکنم میخوام بگیرمت تو بغلم با یه دل سیر یاد شهرک و ورودی پنج یاد اون روزا اندرزگو و گشت سخته همش به یاد قدیم بودن نبودی و ندیدی که به من چی گذشت آشوبه به ظاهر خوبم ولی از تو مردم هر چی فحش بلد بودم به خودم گفتم چشم سرخ بود و سینه پر غم هی درد کشیدم یه مشت دارو خوردم بسه هرچی کابوسه توی شب بسه خیره شدن به نور شمع مگه بالاتر از سیاهیم رنگیه همین الان افتادم بیجون روی تخت قمار زندگیم تن خستمه اونم باختم و دادم به تو فدای اون سرت درو دیوارم به فکر منه بهم دارن میگن اینو ببین کلاه رفت سرش همش فکرم به چشای تو بود گوشام دنبال صدای تو بود بیا دنیارو باهم بسازیم من که هر چیزی داشتم به پای تو بود