تو چشمات (آرمان میلادی رمیکس)

نه دیگه نمیاد کاش از اول اینهمه خاطره نمی‌ساخت تو که رفتی ولی نمی‌گیره کسی جات بود انگار یکی دیگه تو چشمات تو چشمات تو یه مهمونی تورو با یکی همه دیدن بعد تو با کسی نه نمی‌رقصم جاتو به کسی نه نمی‌دم اون درختی که ما باهم کاشتیم همه برگاش ریخت هیچی سر جاش نیست هیچی سر جاش نیست به چشات دل من‌ شده تلسم بیا‌ پیش من اگه تنگ شده‌ دلت نه دیگه نمیاد کاش از اول اینهمه خاطره نمی‌ساخت تو که رفتی ولی نمی‌گیره کسی جات بود انگار یکی دیگه تو چشمات تو چشمات نه نه دیگه نمیاد کاش از اول اینهمه خاطره نمی‌ساخت تو که رفتی ولی نمی‌گیره کسی جات بود انگار یکی دیگه تو چشمات تو چشمات نه دیگه نمیاد کاش از اول اینهمه خاطره نمی‌ساخت تو که رفتی ولی نمی‌گیره کسی جات بود انگار یکی دیگه تو چشمات تو چشمات می‌دونی تو چشمات یه دریاست سریع بده دستات سریع بدی دستاتو به من کاش اگه بارید ابرا تو دادی پروازو به من‌ یاد تا شروع شه فردا ما تو نور مهتاب بگو تو هم شبیه منی پس بگو از وقتی رفتی چشات می‌شن خیس به عکس من خیرن بگو تو رفتی کسی به جات پیشن نیست من هرکی هم دیدم تا اونا نزدیکم می‌شن می‌فهمن ردی مدی‌ام چون مثل تورو ندیدم نه‌ ندیدم نه نه نه دیگه نمیاد کاش از اول اینهمه خاطره نمی‌ساخت تو که رفتی ولی نمی‌گیره کسی جات بود انگار یکی دیگه تو چشمات تو چشمات نه نه دیگه نمیاد کاش از اول اینهمه خاطره نمی‌ساخت تو که رفتی ولی نمی‌گیره کسی جات بود انگار یکی دیگه تو چشمات تو چشمات من میبینم یه دنیای رنگیه تو چشمات بم زول بزن میخوام بشم مردی که توش پیداس اگه بگی میرم نگو دیگه تورو نمیبینم ما با هم ساختیم یه کشهکشان که رو تپه هاش داره قلعه الماس اینجا قصر ماست بیا پرنسس من باش حالا میگی نمیمونم دلیلشونمی دونم