گرفته دلم بدجور ازین آدما نمیدونم چه جوری من از فکرشون درام یاده اونا که صفر بودن برام ولی من صدمو میزاشتم بدشون نیاد هنوزم همون پسر بچه شیطونم‌که فراری از میله های سرد زندونم الان که لایه مبل تو خونم جای تو ام میخونم و میخونم و میخونم ومیخونم ومیخونم نمیشه نخونی نمیشه نخونم باید بخونی تا بدونن تو این زمونه کیو میبیننو چیو ازش میتونن بدونن میتونن نمونن تو این شرایط سَخت چی میگزره تویه سرت توفکرت الکی میزنی زرو یه کوب رو نروه صدات می‌کنم فکتو با یه مشتم تا نتونی بخوری دیگه گوهی تو پشتم همه میدونن نی رویه دستم ولی میکو ول کردمو یه جا نشستم تو ماشینو همون سالا بود که گرفتش دستمو یکی نشونم داد دنیارو با کاراش به خودم گفتم ببین چقد این دنیا هرزس رسیدم بعده این همه سال به قلمو دفتر اره خیلی شکستم ولی شاید باورت نشه تجربه شدو الان خیلی راضی ام از اینی که هستم دورو برم شده پرِ کفتار از تو داغونمو شده مغز باز باید باز کنم رامو آخه سرکار والا میشم منم مثل اونا سربار تل تل تل پشته تل تهش دیدیم فقط فهش دادن به من همه اونایی که تهِ عُمق دردامن گرفته دلم بد جور از آدما نمیدونم چجوری من از فکرشون درآم ،یاده اونایی که صفر بودن برام ولی من صدمو میذاشتم بدشون نیاد!
