از هم که دوریم با چشای خونی ما انگاری کوریم ولی جای مشتامون رو دیواره از هم که دوریم با چشای خونی ما انگاری کوریم ولی جای مشتامون رو دیواره میزنه باد لباسا جمع وسط ساک تو داری میریو فقط می پیچه صدای پات تنهایی صدای ساز و چشای باز کی به جای ماس میلنگه یه جای کار خودمون نزدیکیم ولی بین قلبامون فاصلس دیگه اصن فرقی نداره حال خوب یا حال بد و منم عادت کردم به تنهایی و فاز رپ چه بحثی داری تو با یه مست پاره که هنوز درگیر یه صانحس و شاید شاید بتونی خوب کنی حال منو نمی فهمیدم فازتمو دیشب عکساتو پاره کرد دیشب عکستو پاره کرد از هم که دوریم با چشای خونی ما انگاری کوریم ولی جای مشتامون رو دیواره از هم که دوریم با چشای خونی ما انگاری کوریم ولی جای مشتامون رو دیواره نبودی واسه من تو نشد فراموش کنم خاطرتو ندیدی عاشقم و چرا نمیدیدی حال منو باید تمومش کنیم این رابطرو دوریتم سخته پره گوشیم از عکست دوتامون خسته اینا دستای کیه تو دستت خیالت تخته میکنه لمست فقط ببینمت یه لحظه بسه شاید شاید بتونی خوب کنی حال منو نمی فهمیدم فازتمو دیشب عکستو پاره کرد و
