به لبخند سرخ تو دل آهنگ شادی میزند به پیوند عشق تو دل گلبرگ یادی میزند به اوج فلک آوای تو چو سنگ محک سودای تو شدم رسوا در کوی تو ای وای من ای وای من پریشان چون گیسوی تو ای وای من ای وای من شبانگاهان را تا سحر چون شعله در رقص تبم تو ماهی در پیش نظر نامت ترانه بر لبم در آغوش عشقی که میسوزد پر پروانه را چو مدهوش کامی که میبوسد لب پیمانه را منم عاشق دیوانه ام فسون این افسانه ام سکوتم خاکستر ز فریاد است غم از زنجیر سینه آزاد است نسیما دارد عطر تو بر تن تمام باغ خاطر آباد است