سیگاری نکشیده (فت میلاد س & مهیار) شایا FIVETAMUSIC

سیگاری نکشیده (فت میلاد س & مهیار)

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 30 ثانیه
تاریخ: مهر 07، 1398

ببینم خوشبختی تو؟ یه چی که دلتو خوش کنه داری؟ جایی کف زدنه برا همه یه دلیل که مشتتو مشت کنه داری؟ کتابی که باش رشد کنی داری؟ یکی که دیدیش چشاتو درشت کنی داری؟ تو هم مث من خودخوری داری؟ تو فکر آرزوهات تا صب نمیخوابی؟ تو هم یادت میره بدِ بقیه رو؟ هر روز تو خونه میشنوی حرفای همیشه رو یا نه؟ من اصاً دوس دارم واضح ندیدن و اعصاب همیشه خردمو مودِ جریمم و من ماله گوش ندادنم اصاً چون اینطوری راحتم همه ناراحتن ازم تو هم مث همه باهام حرف نزن نمیتونم باشم باهات هم نظر کسی نمیدونه چمه من تو اتاق الآن کجام و میخوام برسم تا کجا هر روزمو به فکرِ فردا دچار سیگارای نکشیده تلپن پا شُشام اما دیگه میشکنمشون دیگه لب نمیزنم به هیچ رقمشون من جای آرزوهام نیس بغل جوب تو خونم کنده شده اَ بیخ کلکشون من یه آدم دیگه ساختم از ضربان همیشه تندِ زیر کاپشنم بستم با خودم دیگه گاف ندم و نیفته پایین هی مث گاو سرم من دیگه فندک نیست جیبم گذشت اون شبا که کلم گیج میرفت من این منو تغییر میدم به همه نشون میدم به وقتش کیم به خودم سر زدم بعد کلی دوری به خودم سر زدم حالش اصاً خوب نیست تو چشام زل زد و بهم خندید انگاری این وسط یه چی اصاً جور نیست چقد سوختی تو تو آتیشِ من چقد به دست تو من بازیچه شم حالا که بر نمیام از پسِ تو میشکونم خودمو آینه واسطست دور شدم اَ آدمای بی رحم نزدیک شدم به باورای دیگه ام نمیخوام دیگه مث قبل باشم میخوام شروع کنم اَ نو بال دراره پیلم خسته شدم بسه گلم ، مسته شلم دست خودم نبود لحظه شدن عمرو میگم حصره دورم تو نسلِ گوهم گیر مغزه پرم چقد جلو آینه خورد شم بگو چقد سیگارا دود شن بگو چقد تو این تنهاییام با خودم خلوت کنم بگم دوستم بمون درس گرفتم درس پس میدم راه درستو دربست میرم این شکستا رو از بس دیدم الان جبرانِ اون همه پسرفت میشم میدونم میتونم گذشتمو خاک کنم میدونم میتونم بن بستِ رو راه کنم میدونم میتونم میلادِ قدیمو برای همیشه بکُشم و روبان سیاه قاب کنم باورم اینه از پسش برمیام آروزمو میکنم تهش من بیدار ساخته شدم برا همه سختیا سلام آینده بعدش عزت زیاد به خودم سر زدم بعد کلی دوری به خودم سر زدم حالش اصاً خوب نیست تو چشام زل زد و بهم خندید انگاری این وسط یه چی اصاً جور نیست چقد سوختی تو تو آتیشِ من چقد به دست تو من بازیچه شم حالا که بر نمیام از پسِ تو میشکونم خودمو آینه واسطست رنگ مالیدم به دیوارای اتاق نظم دادم به بهم ریختگیش به حال و هوای همیشگیش به پایه ی شکسته یِ میز به همه چی یه شکلی دادم دیدم همون که دلم دلش میخوادم دیدم یه ترس از تغییر الکی و چند ساله هی الکی کشش میدادم چقد شدنی بود ، چقد خودم سختش کرده بودم این زنده بودنو اَ خودم عُق زده بودم نصف خونه رو اما باز یه تصمیم کرد مثل کوه منو تصمیم گرفتم تکرار نشه هر غلطیو میدونم اشکال تهشه امشب دیگه مث همیشه نی با نیش باز چشمام لشه