پرسه

به یاد اون روزای خوب همش دارم میبارم ببین با من چیکار کردی که شب تا صبح بیدارم تمام آرزوی من تویی تو تار و پود من تموم کردی نتونستم ببین بی تو نمیتونم هرجا میرم میبینمت جدا نمیشم از غمت بهونه ای تازه بیار برای باز دیدنت بیهوده جنگیدم واسه فردای با تو بودنم به یاد اون روزای خوب هنوز پرسه میزنم نمیدونم بدون تو چی میاد سر این مرد کسی که با خیالتم نمیشدی واسش مرحم این احساس دلم رو ببین که شده خاکستر میشه هردم با یاد تو این آتیش روشن تر