پاازه بی تو (فت شادی)

منو دیگه نترسونم از این پاییز نرنجونم بیا برگرد که می دونی بی تو نمی تونم هنوز دارم من عکساتو من این حسو می خوام باتو بیا برگرد که می دونی بی تو نمی تونم بعد تو گشتم کل این شهر و زیر بارون تو خیابون برگرد تا از یادت نرفته خاطره هامون خاطره هامون شهر رو صدای بارون گرفته بدجور دل آسمونو  من بدونه چتر به یاد آخرین دیدارمون توی پاییز  ی هوای ابری و خیس ی سالیه که از رفتنت می گذره چیزی نتونسته آرومم کنه همش گرگ و میش هوا پس چرا تموم نمیشه این روزها ؟ دلم از تکرار روزها خسته شده و پاییز سایه شو از سرم بر نمی داره من اون پاییز و دوست داشتم همون فصلی که باتو روی برگاش قدم می زدم و شاد بودم از چیزی نمی ترسیدم نه از بارون نه از غروب هر شب قدم می زنمو فکر می کنم به تو یادش بخیر چه روزایی گذشت بینمون پاییز و دوست داشتیم هر دومون سردی و بارون و هوای ابریشو دلم هنوزم تو اون شب و روزها گیره امیدوارم هرجا هستی بارون بگیره و دلتنگم بشی تو این لحظه برگردی و ببینی که بدون چتر زیر بارونم مثل دیوونه ها تو خیابون سرگردونم منو دیگه نترسونم از این پاییز نرنجونم بیا برگرد که می دونی بی تو نمی تونم هنوز دارم من عکساتو من این حسو می خوام باتو بیا برگرد که می دونی بی تو نمی تونم بعد تو گشتم کل این شهر و زیر بارون تو خیابون برگرد تا از یادت نرفته خاطره هامون خاطره هامون