ناققاشی (ینترلوده) (فت ومیرولی) د.ن.ا FIVETAMUSIC

ناققاشی (ینترلوده) (فت ومیرولی)

زمان آهنگ: 2 دقیقه و 6 ثانیه
تاریخ: اسفند 03، 1396

Verse 1 (‏ASTRONAUT) اینا شکستنِ ابرا رو میبینن ساقه های مریض‌ لا سنگا‌ رو میبینن بارونای خون روی خاک پاک دستاش که گُل میشن زیرِ کولِ بارِ درداشُ این رویاها داره تموم میشه زیر خاطراتُ میسوزن و دود میشن‌ میرن زیر شیر آبُ نمی مونه ردی از اون شبایی که‌ رنگ داشت نمی مونه از اون شبایی که نقاش میکشیدُ دفترشو قاب می کرد لا مغز دردا و غما همه خاک شدن تا شب یه لاشه ی بی‌ جونی که زیرِ خونابه میپوسه سردیِ نبضی‌ که‌ روی جنازه میمونه شبا دیگه قرص نمیخوره واسه خوابیدن همه خونا رو اینا رو تنش پاشیدنُ وان پرِ درد و مرضه که میریزه بیرونُ مرگ نهایته چیزی که نرسید اون بش Verse 2 (VMIRVLI) تویِ شب می سوزه قلب من نه می خوام که رد بشم از دردا تو عمق تن محو زیر خون غرق بشم