اسرار (فت رز

اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حل معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من تهم آه پایدار پایدار دگران آه مادر گفت هرجا میری زود بیا اما من رفتم تو راهُ شدم دور زیاد پریدم با جنابا حوریا فهمیدم خوبیا بیشترشون ریان میخونم ُ میدونم میشنوین همه مهم نیس تنها تر باشه اونی که بیشتر میفهمه مهم نیس اگه رو پسمونده ی من پیست زدین همه باز میرمُ مقصدم مریخه بیت سفینمه پول میدن اُنس بگیرن انگا طلاس کارام ساختمش خودم نبود تجارت باس بابام ثانیه دنبالمه تا میتونم میدوَم تو لحظه همیشه کار هست تامیتونم میکنم گاهی سنگین تر از رکورد رضازاده حتی با یه لبخند ژکوندش بم پا داده گاهی نگام راضی قفل به آسمونه چون خدا از هر چیزی که خوبه به ما داده اسرار ازل را نه تو دانی و نه من مهتا اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حل معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من رض کف کفشا چسبناک رو دیوار راه میرم سقف رو به رومه این تصویرُ هزار بار دیدم انگار همون فیلمه من این دفعه بازیگر پَ به دوربین کاری ندارم تو کف بازیمُ اسمم رض راضیم توی همین ثانیم اینجا یکی مث منو دیدُ براش کافیم حرفارو ساده میزنم نه تو کار قافیم نه تو راه حاشیمُ نه تو فاز ماشینمُ طبیعی سریع نقش آفرینی مریض فرقش تو دوست داشته یا که بخوای بشی عزیز توی این بحث نشم ریز درشتُ میذارم رو میز اگه این پرده بره کنار ا ما هیچ اثری نیس این قسمت نحوه ی زیست شاد پخش میشه میره هرچی تصویرشو ساختم خودش بم میده این حرکت تا ابده رفتن رو به مقصده اونا که میشیننم از دم معطلن همه مهتا برخیز و مخور غم جهان گذران خوش باش و دمی به شادمانی گذران در طبع جهان اگر وفایی بودی نوبت به تو خود نیامدی از دگران اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حل معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من جی دال نه میمونم نه تو نه تو میمونی نه من نه من میدونم نه تو ببین نه تو میدونی نه من نبوغم همرامه بام قدم میزنه بازم روی خاک سیاره ها سعی نکن سر در نمیاری تو هم ا کار ما عشق اول خیرمو میخواستُ من شدم عاشق بدکاره ها زود فهمیدم آدم حیوون با خِرَده جوری کردم زندگیو انگار هر لحظه ای آخرته گفتم این راه راه منه لق هرکی بد خواه منه جون قابلم میدم من برا هر کی همراه منه حس میکنم کل دنیا سرابه یه فریبه ببین من عادت دارم دوستام شن یه غریبه جلو آینه وایسادمُ رو به روم یه قرینه بش میگم یه صفتُ میخوام اونم بهترینه هدفم اول ساختنه بعدشم نباختنه اندازش فرق نداره وایسه جلوم انداختمش مهتا اسرار ازل را نه تو دانی و نه من وین حل معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من