یه چند وفته هرکس به من میرسه بهم مبگه بد گفتی از من براش تو یه درد و کم کردی از من ولی داری صدتا دیگه میزاری به جاش ازم دست کشیدی که ثابت کنم میتونم رو پای خودم واستم درست مثه ویرونی ام بعد از جنگ چه جوری بگم من خودم خواستم میخوام آرزوتم بزارم کنار تو که آرزوتم واسم عادته میگن فکر کن اصلا نبوده ولی این حرفا فقط گفتنش راحته نمیخوام به کارت کسی شک منه همه چیز و باید یه جا خاک کرد دلی که شکستی و از من بگیر که آثار جرم باید پاک کرد فقط قبل رفتن نشونی بزار قسم میخورم رفتی بازش کنم یه وقتی آره شاید یکی رنج خواست بتونم ازت درد و خواهش کنم خودم مانع رفتنت بودم و خودم سد راهت رو برداشتم مهم نیست پشت سرم چی بگی همین قدر بگم که دوست داشتم