سحر نزدیک است محمد بیباک FIVETAMUSIC

سحر نزدیک است

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 2 ثانیه

خندون بایه تبسم دروغ/قدم زنون توی بعدازظهرشلوغ پدرازنداریش نمیگفت و حاشامی کرد/دخترکوچولوش ویتریناروتماشامیکرد نگاه کن خونواده هاروکه میخرن شال/دیدن این صحنه هاقلب پدرومیکندازجاش مادراشاددست بچه هاکیسه های کادو/پدرگفت این مال اوناست نه یه زیپای پالتو امروزاومده تادخترشوراضی کنه/افسوس بایدبااحساساتش بازی کنه پس به خونواده میگه 40000دروغ/تاوقتی جیبش خالیه باچندرقاض حقوق درگیرنگران وازهمه گیجتر/رفت به گذشته هاوحسرت بیشتر روزایی که میگفت پولدارکاشکی باشم/ونزارم بچه هام مشکلی داشته باشن اون تواوج بودنوفقطخوابشومیدید/حتی واسه رویاپردازی زمونه بالشوچید چی بگم سیب زندگی ازتلخی پره/ازهواتازمین برسه 100تاچرخ میخوره وحالایه پدرتنهاوغریب/نمیتونه باشه همه غم هاروحریف مثل تک درخت بیابوناتنهاونحیف/چه بکنم غم همه ی حرفاموموتعریف توکه ازشنیدن اینحرفابیزاری باز/توخودتوآیاحاظری بزاری جام توکه سرگم شمارش هزاریهام/توخودتوآیاحاضری بزاری جام؟ نه منبایدبخرم حتی اگه زیروروشم/واسه اولین قدم پالتومو میفروشم توی آژانس بی خوابیام تا2ی شب/بعیده این پولاواسه بچه هام کادوبشن تاکی خونه همه بالباس ساده برو/حتی درختالباس نومی پوشن سال نورو تمام هم سننامو میبینم که خوب وخوشن/نرسیدن به آرزوهام منومیکشن ازهمه عالم وآدم حس بیزاری داشت/توکه میشنوی خدتومیزاری جاش کینه ودادزدتوکه میشنوی اون بالایی/نکنه راست میگن که توهم خدای پولدارایی ندااومدتویه آدم پایسته وپاکی/گرچه حرکتت مثل یه کرم آهسته وخاکی ولی صبرکن این کرم پروانه میشه/من که منتظرم چراهیچ دری روم بازنمیشه وحالایه پدرتنهاوغریب/نمیتونه باشه همه غم هاروحریف مثل تک درخت بیابوناتنهاونحیف/چه جوری بکنم غم همه ی حرفاموتعریف توکه ازشنیدن اینحرفابیزاری باز/توخودتوآیاحاظری بزاری جام توکه سرگم شمارش هزاریها/توخودتوآیاحاضری بزاری جام؟ مدیون وبی ستم تنهاوبی سپر/رفت به جنگ مشکلات دنیای بی صفت رفت به فکروبه خودش گفت بایدچه هاکنه/که تواین اقیانوس پرتلاتم شناکنه گفت ازفرداواسه ارباب رجوعم عشوه میام/واسه کوچکترین کاری میگم رشوه میخوام امانه حتی فکربه این قضیه کفره/وقتی یه عمرنون حلال آوردم پای سفره کل زندگیمون تویفکر زوروزررفت/اینوباخودش گفت وازکوره دررفت روزگارگرگه گرچه من زودبره شدم/ودچاراین زندگیه روزمره شدم یادمه تودل اون آدم تهی دست/هنوزم رگه هایی ازامیدهست درخت آرزوباصبربه ثمردست میده/فعلاکه صبرکن سحرنزدیکه پس صدانمیدم که شایدسرابه این صبر/به امیدفرداکه بچرخه سرا این سمت ادامه میدم شایدسرابه این صبر /به امیدفرداکه بچرخه سرا این سمت پس صدانمیدم که شایدسرابه این صبر/به امیدفرداکه بچرخه سرا این سمت ادامه میدم شایدسرابه این صبر /به امیدفرداکه بچرخه سرا این سمت پس صدانمیدم که شایدسرابه این صبر/به امیدفرداکه بچرخه سرا این سمت ادامه میدم شایدسرابه این صبر /به امیدفرداکه بچرخه سرا این سمت