یکی مسله توام چوب خط & نیموش FIVETAMUSIC

یکی مسله توام

زمان آهنگ: 3 دقیقه و 36 ثانیه
تاریخ: بهمن 08، 1392

یکی مثه توام،یه عابرپیادم که ازخیابونا زیاد مونده خاطره به یادم منمو دل بیتابم که طبق معمول بازداره بازی در میاره که توچشام داری میبینی آثاره باریدن! ازینکه جزشب کسی توقلبش جام بده بیذارم اگه بهم فازبده بیت تاوقتیکه ماه به خواب بره بیدارم یه قاتل بیمارم چونکه وجدانمو کشتم و حالا همه میشناسن منوبه خائن بی باور! بازم دوسداری بدونی کی ام؟ من یه دائم الخمرم پس تعجب نکن اگه میده هی دائم مخم رد اونقده بی خوابم شده چشوچاله من کبود انگاری بدجورگیرافتادم تو تاره عنکبوت! شدم؛دیگه مثه یه اعدامی که طوطیوار جلوچشاش عکسشو تواعلامیه رودیوار میبینه ولی میگه چرا بیخودی باخودت میری کلنجار توکلت جا بده که سرانجام آخرشه لاکفن جات! بدون؛نه فقط تو،هرکی تواین سرآبه درندشت اگه بتونه بدون پول جون درببره برندست! امایه عمره که بدوصله خورده تنه تو بااین درد درمونی هم نداره که بتونه بیاره تبتو پایین تر! هرچقد توزندگیت تاس میندازی هی پشت هم بازمیبازی واسه بردنم حتی خدام نمیکنه دیگه پارتی بازی پس هیچوقت سعی نکن که بذاری خودتو جای ما چون هم سفرت اینجاگرگه میخوره خونتو جای آب! کوراس Chorus : دیگه ! دیگه نمیخوام رنگ شبو ببینم ؛ میگم ؛ میرم ؛ سیرم... ازین دنیایی که پر از غمو کینست ؛ دیدم ؛ بیرحم ؛ بیش ازحد... رفتن ؛ همه ی آرزوهام بااینکه همه جارو گشتم حتی درنمیاددیگه ازرو گونه هام اشکم...! ورس دو Verse 2 : روصورته اوناییکه بظاهر باتوان گریمه لباتوبدوزبهم نذار فراتر پاتو ازگلیمت! همیشه بهم گفتن کاره دنیانداره به تودخل ازونجاکه هیچوقت روزگارنداده به تونخ ؛ باخودت میگی جون بکنم آخرش که چی؟ ببین چطورزندگی شیرتوتاتهش کشید! همش عاصی ازینکه چرااینطوری واسم بورزد ؛ یه خودرای خول وضع که خوردم به بن بست! زمونه چمبره محکم زدکنه کمرموخم ولی بعدش دیدکه طرفه باجادوجمبل مخم دورم پرازهبل مفبر میبینم همرومبهم ازیکه طناب ترس کنه گردنموقطع! همیشه گریزونم اما تو حجومه غم کجا فرارکنم وقتی خداتو وجودمن گذاشت درد و فهمیدم اینه مزدتلاشم هرطوری بودباید سعی میکردم بزدل نباشم! قدم اول بادلهره میکردی حس دورت ترس و غلبه نمیشد کرد و نبود ول کنت! زندگی نمیکشیددست ازسرم تنم ازبس درد میکرد پس درعوض منم ازطلبم ازش مجبوربودم بگذرم چون ازاولش ترسیدم و شدعاقبت آخرش سرزنش نصیبم اما پامو پس نمیکشم و بیماره قلم در دست من و شب دراز و بیداره قلندر! کوراس Chorus : دیگه ! دیگه نمیخوام رنگ شبو ببینم ؛ میگم ؛ میرم ؛سیرم از... ازین دنیایی که پر از غمو کینست ؛ دیدم ؛ بیرحم ؛ بیش ازحد... رفتن ؛ همه ی آرزوهام بااینکه همه جارو گشتم حتی درنمیاددیگه ازرو گونه هام اشکم