فریند زنه (فت سامی لوو & رها)

میپوشونی خودتو نمیگی اسممو لا به لای حرفات نمیخوام جدا بشه دستات نگاه کنی توو روم بگی نقابتو بردار بعضی حسا رو که نمیشه کرد انکار زل زدم توو چشمات، میترسیدن انگار نبینمت دیگه طرفمم هر جا برق نزنه الماس توو چشمای تو فردا اتاقم میده بوی تنتو هنوز دیوونه بازی میکنیم با هم سر صبح مگه قول ندادیم نباشه هیچ حسی بینمون رسیدن به نور، یا یه ستاره کور بیب شدم غرق تو، روو عرشه کشتی پنج صبح تا یه روز خوب هر جایی یه دوست بمون باهام بیا بازم، برگردیم با هم دلو به کی دادی، بدون من الآن که پاره ام، توو بدترین حالم تو با کی خوشحالی، بدونِ من الآن که وایبم توو بدترین حالته همین یه بار فقط بهم استرس کاش نده بهترین دوستم بودی شدم دشمنت همین الآن برو اصلا درو ببند پشت سرت اتاقم میده بوی تنتو هنوز دیوونه بازی میکنیم با هم سر صبح مگه قول ندادیم نباشه هیچ حسی بینمون رسیدن به نور، یا یه ستاره کور میدونستم اشتباهست بهتره بذاریم همدیگه رو تنها روانیِ خودت کردی منو اما همه خاطره ها باید محو بشن توو ابرها میکردم نگاهت، واسم قشنگ بود خنده هات همه چی رفت به بگا وقتی بستی روو تخت من چشمات روزها میرفت جلو دنیا میداد ما رو سمت هم هل و الآن خودم میگم عزیزم برو ولی چجوری دیگه نبینم تو رو اتاقم میده بوی تنتو هنوز دیوونه بازی میکنیم با هم سر صبح مگه قول ندادیم نباشه هیچ حسی بینمون رسیدن به نور، یا یه ستاره کور شدم غرق تو، روو عرشه کشتی پنج صبح تا یه روز خوب، هر جایی یه دوست بمون باهام