داستانه مانتو یسن FIVETAMUSIC

داستانه مانتو

زمان آهنگ: 3 دقیقه و 24 ثانیه
تاریخ: تیر 06، 1401

از زمانی که تو را بینِ خلایق دیدم مثلِ یک فاتحِ مغرور به خود بالیدم عشق یک بار به من گفت: برو! گفتم: چشم عقل صد بار به من گفت: نرو! نشنیدم پدرم هی وصیت کرد که عاشق نشوم تو چه کردی که به گورِ پدرم خندیدم؟ سال ها درد کشیدم که به دردم بخوری آخرش رفتی و از درد به خود پیچیدم از دهانم که پر از توست بدم می آید تف بر آن لحظه که لب های تو را بوسیدم داستانِ من و زیباییِ تو یک خط است بچگی کردم و از لای لجن گُل چیدم گُل چیدم گُل چیدم از لای لجن گُل چیدم تشنه بودم که تو ساکِ سفرت را بستی حیف از آن آب که پشتِ سرِ تو پاشیدم آه ای کعبه ی از چشمِ خدا افتاده کاش اینقدر به دورِ تو نمی چرخیدم از خودی زخم نمی خوردم اگر بی تردید از سگم بیشتر از گرگ نمی ترسیدم اینکه بخشیده‌ام‌ت فرقِ میانِ من و توست من اگر مثلِ تو بودم که نمی بخشیدم از زمانی که تو را بینِ خلایق دیدم مثلِ یک فاتحِ مغرور به خود بالیدم عشق یک بار به من گفت: برو! گفتم: چشم عقل صد بار به من گفت: نرو! نشنیدم پدرم هی وصیت کرد که عاشق نشوم تو چه کردی که به گورِ پدرم خندیدم؟ سال ها درد کشیدم که به دردم بخوری آخرش رفتی و از درد به خود پیچیدم از دهانم که پر از توست بدم می آید تف بر آن لحظه که لب های تو را بوسیدم داستانِ من و زیباییِ تو یک خط است بچگی کردم و از لای لجن گُل چیدم گُل چیدم گُل چیدم از لای لجن گُل چیدم