سالس (فت اش) پروتون FIVETAMUSIC

سالس (فت اش)

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 35 ثانیه
تاریخ: اسفند 13، 1400

زمان میره تو یه پلک که بزنی مرگ نشسته گرفته کمین اومدی با اون بسازی بهشت برین اون رفتو تو موندیو یه طلسم قوی دیدی جلو آیینه این چشم باز کبوده میگی دنیا که شبیه قصه هاش نبود نمیسوزه حتی این دل واسمون دیگه فقط منتظر یه نداس از اون نگاهی باش هرروز میشه توم پر هی مشت رفت تو این آیینه خورد شد دوتا قدم درست و حسابی نمیره زود چون پاها وصله به یه سر که فقط خیره موند به گذشته ای که نداد راه کی نشون میمونی گیره اونی که باید خودشو میرسوند خب چه فایده دیدی یهو دیرمون شد دنیا چه قدر سریع می‌کنه یهو پیرمون توام که دیدی نداری همنشینی مثل خودت مثل یه پرنده پرکشیدی خواستی بری برسی به جایی که حقیقتش داشته باشه جا این تلخی یه طعم شیرین ولی خب دیاری نبود نباشه شبیه شهر تو به هرجا رسیدی دیدی همینه وضع شک کردی داشته باشه این آدم از سینه قلب که خب آسمون دودیه ذاتش اسیر جنگ ثالث مهم نیست آدما نمی‌بینه چشمهاشون نباید بمونی مثل یه الماس تو دل کوه پرواز کن از این جا برو مثل نور خودتو به حقیقت این هزار تو برسون تا تو اسمونی نکن پس نگاه به زمین برو جلو تا اونجا که وقت راه میده همین میگن بالا اون ابرا هست یه جای عجیب که تا همیشه دست تو دست کنار همین من اینبار خبره تو راهم فانوس روشن رو کره ی ماهم آسون نبوده سالهاست که آگاهم چیدم پازلارو غلط منم گاها شیشه خورده ندارن آدما ذاتا اینو تجربم میگه تو نکن باور من اینبار خبره تو راهم فانوس روشن رو کره ی ماهم آسون نبوده سالهاست که آگاهم چیدم پازلارو غلط منم گاها شیشه خورده ندارن آدما ذاتا اینو تجربم میگه تو نکن باور