بازی (فت بهزاد لیتو & کاتچیباتز)

یه روزی میرسه که می افتی به یادم مگه چقدر سنگ میشه دل آدم منی که واست همه چیمو دادم یه روز دل توام تنگ میشه واسم یه روز این تنهایی ها میان همه سراغ تو ولی دیگه فایده نداره نیستم بدهکار تو حال دل من خوب، بود خوب، بود خوب قبل تو حالا دل من کو کو کو بعد تو اووو کمش کن یه لحظه میگه دلت کو میگم دلش شده خسته زده زمستون قلبم یخه پُره برفه سری برسون آخه این الکله تهشه چرا روزا قفله نمیشه بهتر شه یکی بره بالا ابرا جدی بگه بسه یه یه دوستان میان خودم نیستم داشی کلا نیستم اصلا نمیفهمم چه خبره دورم این شهر یه جوری شده که میخوام تنها فورا جیم شم برم بخوابم رو شن حوصله ندارم با هیشکیم بپاچم تو پنت بزی نگرانه یه وقت نرم بگا تش رو جنس فرار قراره الکو نویز برن اصلا به جا من رو سن، سم هم سمو میاره بگیرم یه کام هر رو تنسم هیچی نداره فرقی و نیست دوایه دردی توو این شبای سرد حال و هوای بدیه، حال و هوای بدیه هیچی نداره فرقی و نیست دوایه دردی توو این شبای سرد حال و هوای بدیه، حال و هوای بدیه یه روزی میرسه که می افتی به یادم مگه چقدر سنگ میشه دل آدم منی که واست همه چیمو دادم یه روز دل توام تنگ میشه واسم به تو همه چیمو دادم ولی ریختی دور میگی میزونم ولی من مطمعنم نیستی خوب همیشه نیومده اَ پیشم چرا میری زود دادی به من همیشه هر سری هر گیری بود من که حالم خوبه ولی الان داری میریزی اشک با این اخلاق تخمیت ببین چی میبینی تش قبلنا فان بودی الان فیریکی لش تو سری گذاشتی رفتی شده این نتیجه ش ولی بدونه تو بزی بدون نصف جونه دیگه آپارتمانم نداره حس خونه وسط شهریور سرد انگار زمستونه یکی انرژی خوب سری برسونه ولی بازم منو میدی بازی بگو با این کارات داری چی میسازی چرا بازم منو میدی بازی منو میدی بازی رک بگو تو داری چه فازی یه روزی میرسه که می افتی به یادم مگه چقدر سنگ میشه دل آدم منی که واست همه چیمو دادم یه روز دل توام تنگ میشه واسم