فال (فت بهزاد لیتو)

اون همیشه عاشقم بود همیشه مال من بود بالو باز کرد پر کشید رفت شده کاملا دور بگید آدما فال من کو بگو عاقلم یا که مجنون بگو چرا دریای موهات توی قاب عکس بود می دونم قلبت شکسته و پُر از صداس اشکه رو گونت دنبال مقصراس نفهمیدیم اینجا اول بن بست ماس بهت میبازم حتی بزنم دو از سه باز گفتم میتونم خیره بمونم بت ساعتها خالی انقد بقلت کنم نتونی یه ساعت بخوابی ولی دوستات پیشت می خوندن تکسام حتی گاهی همین روزای خوبمونو این حسادتا گایید ولی نکردمت تویه مستیا ولت من نکردمت مثل ته سیگار لهت نه همینجا گفتی هستی عاشق من الان نیستی و رفتی واسه ی همیشه گفتی تا تهش با همیم هر چی شه الان تنها چیزی که مونده تصویره یه تلخیه بی تو پُر نمیشه این تخت دیگه اون همیشه عاشقم بود همیشه مال من بود بالو باز کرد پر کشید رفت شده کاملا دور بگید آدما فال من کو بگو عاقلم یا که مجنون بگو چرا دریای موهات توی قاب عکس بود آخه با من الکی میکنی کل کل که چی فاز مسابقس مگه میخوای اول بشی من که سعی کردم بگذرم از همه چی برا تو فکر نمی کردم کمرنگ بشی بدون تویی که فقط میتونی کوکم کنی رابطمون شده پُره بحث و رو کم کنی دیگه حالمو نمیکنه نه خوب الکلی خشک میشه دست میزارم من رو هر گلی یادش بخیر پیاده روی تا کافی شاپا الان سلامتیت میرم میشن خالی شاتا داستانمونم بود از این لاوی داوا یاد من بیوفتم اگه بودی جایی بالا فکر نمی کردم بمیرین این حسا تهش رابطه رو رفتیم ما از صفر تا صدش وقتی رفتم نگو میری کجا بِزی واسه آخرین بار میکنم من خدافظی اون همیشه عاشقم بود همیشه مال من بود بالو باز کرد پر کشید رفت شده کاملا دور بگید آدما فال من کو بگو عاقلم یا که مجنون بگو چرا دریای موهات توی قاب عکس بود