میدونم یکم بهت دیر رسیدم اما یه حس خوب اطرافه تو دیدم منو یه جور بهم زد عشق افتاد تو جون من بد نمیدونم میدونی حضورت واسم یه حس خوب داشت همش روحیه قوی لبخند همراش یه جوری بزرگشدم من باعشقت انگار دونهی غمو از توو دل من برداشت بیاهمو بغل کنیم جونه دلم بیا همو بغل کنیم در گوشت بگم دوست دارم خودمو باختم به نگاهت اما با تو آتیشم تو دل این سرما از ما هرجا میگن واسه عشقمون که نمیذاریم همو هیچوقت تنها در گوشم گفت لپام شدن سرخ بریم یه جا که بشم گرم و فورا کل سردی رو فراموش کرد گرفتمش محکم بغلم گفت منو مچالم کن