لاکپشت مهدی یرهی FIVETAMUSIC

لاکپشت

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 57 ثانیه
تاریخ: آذر 22، 1399

با توام راه شناس شب مه آلودم او که می رفت سفر گم بشود من بودم وای بر او که قمارش طلبت جانش را بشنود ساده خریدند رفیقانش را وای بر آتش حقی که به دارش بِکشن آشنایان سنگ بر کف انتظارش بِکشن با توام وارث تنهایی و آوارگی ام شاهدت می گیرم بر همه ی زندگی ام وای بر اوج عقابی که به یک سنگ گسیخت لاک پشتی که از این جنگل سوزان نگریخت وای بر او که شود قاتل بیچاره ی خود بشنود وصله ی تهمت زِ جگر پاره ی خود با توام راوی گنجنشک دله کوچک من ماه تسخیر شده حفره بره پیچک من وای بر ما که در این دوره تسلسل در دین بت رو بشکست به دور تبری می گردیم شکوه از زخم تبر شیوه ی اجدادی ماست غم آزادگی ما همه ی شادی ماست با توام دُرنای خندیده به فرصت های کوچ بی هراسه خیره سر رفته به خواهش های پوچ وای بر اوج عقابی که به یک سنگ گسیخت لاک پشتی که از این جنگل سوزان نگریخت وای بر او که شود قاتل بیچاره ی خود بشنود وصله ی تهمت ز جگر پاره ی خود