شامه آخر خجسته FIVETAMUSIC

شامه آخر

زمان آهنگ: 2 دقیقه و 47 ثانیه
تاریخ: مرداد 28، 1399

ورس 1 برا زندگی هر کاری کردم ولی الان از سربار کمترم منو ببین بی فردا و پرپرم هرجایی رفتم دست به هرکاری زدم دست خالی تر از قبلم هرروز در جا می زنم کمکاری نبود ضعفم بدون غمخواری نداشتم من دردامو تنهایی بغل کردم زخمامو سرپایی عمل کردم به باختن باور داشتم ،عادت داشتم ، طاقت کردم تا حرفامو به صف کردم رو خط کردم بدون خستم در اون حد رفیقم تو زرد درومد پیشش دیگه حرفم نیومد به دنبالش رفتم نیومد من اشکم درومد ماتم داشتم که زیر دستم کاغذ کاشتم ورس 2 دنیا پر از جنگ و کثافته ولی هنوزم درختها شکوفه می دن عشقم از جدایی میگه از غم روزگاری میگه به یادش از پاره پر میشم هرروز مثل سال نو میشم پشتمم حرف بد کم نیست خشکم زده قلبم از من نیست نوکره همه بدتر از من نیست این همه بدی قطعا حقم نیست رفیقم بگم یاد اون کردم راه رو براش صاف و صوف کردم پشتم یه جور خنجری کشید از هر طرف عربده رسید فقط تو حرفمو بگیر هیچکس نیست مرهمت رفیق پر پر و مست داغونم همدمم رفته از خونم هرشبم دردش رو دوشمه باز نشه این زخمه رو نشه جا کمه این قصه ماتمه این شام دیگه، شام آخره بکار همش باغ گل نده شاید بی چاه و شاهرگه سرزمینم خاکش بار نداشت هه هیچ کار و بار نداشت پر پر و مست و داغونم هر طرف رنگی از خونم هر عکسش اونجا خونمه لبخندش تو وجودمه