خواستم باشم تنها با تو شبا صدا خندهامون بره بالا تا صبح ولی میدونی این تصمیم خودته که بری منم بشم فقط آروم با قرص ندارم دستای گرمتو قلبم یخ زده بعد رفتنتو آره فرق داشتی با بقیه چون همه یه جور بودن بعد تو بعد تو انگار شهر باهام غریبست تو که عوض شده سلیقت میخوام اوضا بشه شبیه قبل اره همش بشه شبیه قبل بهم بگو توهم دلت تنگه چرا قلبت مثل تیکه سنگه رو چشم نگرت داشتم من که ولی اینو بدون دل من خیلی تنگه بحثامون دعوامون حتی همینا هم برام جذاب بود صبح میشد با هم شبامون مهم نبود برات فردامون اخلاقت ملوم نبود دقیقا لب تر کنی برات میمیرم طعم لبخندتو به کسی نمیدم خودت نیستی ولی عکساتو دارم کسی نمیفهمه که خرابه حالم من که همه چیمو تا تهش برات دادم حالا هم تو خوبیو من خراب عالم