تنهایی میشه

بودیم کنار هم نخواستی باشی نه بودیم کنار هم نخواستی باشی نه بودیم ماها کنار هم ولی تش نخاستی که مال من بشی نه نیستی دیگه کنار من baby پس به خاطرت تا ۳/۴ شب بشینم بودیم ماها کنار هم ولی تش نخاستی که مال من بشی نه نیستی دیگه کنار من baby پس به خاطرت تا ۳/۴ شب بشینم این رابطرو حیفش کردیما انقد خوب بودیم چشمش کردیم ما میکوبم مشتامو نصف شب دیوار از الان به بعد دیگه تکست بم ندیا بهم نزن زنگ شبا کی گفته شده دلم تنگ برات‌ نه دیگه نمیخام صداتو من الان پشیمون میشی تو خودت بعدنا یادته میزدی واسم ا رابطه حرف نیستی پیشم بینمون فاصله هست دیگه به جای خودت میبینم شبا من عکستو کش نده baby نکن کارارو سخت دارم میکشم هر شب من شیشه شیوازو سر تو خونه راه به راه جنگ برو دیگه نمیخام بشنوم صداتو من صداتو من بیا حسش کن نزار بره اون روزا خیلی حیفش شد بیا بگذر فراموش کنیم هرچی بوده قبلا بیا ولش کنیم بیا ولش کنیم میخابیدی تو پیش من رو زمین بقل شومینه سرت روی سینم میرفت و بیرون میزد بارون ما میخابیدیم آروم میکردیم چراغارو خاموش تا ۴ صب با اون میزدیم قدم بعدش باید فکرشو میکردم من ا قبلش که یه روز میزاری میری و من نشم وصل بت دیگه تمومه همه چی نزن اصن حرفشو نزن اصن حرفشو هی نزن اصن حرفشو بودیم ماها کنار هم ولی تش نخاستی که مال من بشی نه نیستی دیگه کنار من baby پس به خاطرت تا ۳/۴ شب بشینم بودیم ماها کنار هم ولی تش نخاستی که مال من بشی نه نیستی دیگه کنار من baby پس به خاطرت تا ۳/۴ شب بشینم