قهوه با تو

لا به لای خون و آتیش جهان پیش من بشین و یه قهوه بریز چشماتو یه لحظه رو دنیا ببند من و تو باشیم و بارونیه ریز تورو باید که از اینجا ببرم به یه جایی که بشه نفس کشید جایی که از همه ی پنجره هاش بشه تا ته افق دریا رو دید همه دنیا قد بغض و آتیش من و یک لحظه تو آغوشت بگیر یه روزی بی کسیمون تموم میشه من و یک لحظه تو آغوشت بگیر من از این شکوفه های سربیو ابرای مقوایی دلم پر به کجا برم که هیچ خیابونی قدمای تنهاییمو نشمور قدمای تنهاییمو نشموره لا به لای خون و آتیش جهان پیش من بشین و یه قهوه بریز چشماتو یه لحظه رو دنیا ببند من و تو باشیم و بارونیه ریز همه دنیا قد بغض و آتیش من و یک لحظه تو آغوشت بگیر یه روزی بی کسیمون تمو میشه من و یک لحظه تو آغوشت بگیر من از این شکوفه های سربیو ابرای مقوایی دلم پر به کجا برم که هیچ خیابونی قدمای تنهاییمو نشمور قدمای تنهاییمو نشموره