عمو رضا این گربه هاتو نمی خوای از تو میدون جمع کنی دایی؟ بزار بچه ها فوتبا لشونو بازی کنن دیگه بابا انقدر گیر نده، برو خونتون دایی ، خداحافظ. ایران تهران ۳۲ (اها) ضربان قلبم روی دو هوای گرمو سال نو حس کردم من بلوغو ( بیا) دوران اوجو شلوغو شروع کردم تویه ۳۲ (۳۲) دیدم یه داف ناز شمالی آس آس لبا سرخ سینه ها تنگ و باز (جووون) مثه عروسک باربی مو ها بلند میداد فاز پسرا دورورش می زدش با همه لاس اخلاق بودش هیتلری ولی میاورد۶ رو داس برام ناز میکرد با لب خندون عاشق شدم منه میمون پاش تو اسکیت میزد دور میدون کرم ریختم با شیلنگ تو ایوون زاخارا پک پک میکشیدن قلیون پول زور میگرفتن مثه کیوون آره مثثثه کیووون.... خوشگل بود بی لوازم آرایش مثه ویسکی می داد بهم آرامش بودم همیشه من تویه خاطرش فرکانسم بالا بودم رو موجش فیلتر شدن زاخارا تو مخش دورشدم کم کم از غروبش تو کانادا دیدم از طلوعش آشناشدم با ذاتو شعورش ذهنم آماده شد واسه ظهورش جریان خونم وصل شد به خونش تو فیستایم می گفت از غرورش ۴ ماه رابطه آخرم ریخت ستونش ایران تهران ۳۲، ایران تهران ۳۲ تویه هفت حوضو سرسبز ساختن ایستگاه مترو فلکه ها روشن داشتش جای شکرو تو خودش جمع کرد انرژیو سریع تر از خازن و سلفو پخشش کرد لایه مردم قوی تر از موتور بنزو ۳۲ بودش عشقو ۳۲ بودش عشقو.... ایران تهران ۳۲، ایران تهران ۳۲ تویه هفت حوضو سرسبز ساختن ایستگاه مترو فلکه ها روشن داشتش جای شکرو تو خودش جمع کرد انرژیو سریع تر از خازن و سلفو پخشش کرد لایه مردم قوی تر از موتور بنزو ۳۲ بودش عشقو ۳۲ بودش عشقو.... تبل ۳۲ بودش زیر دستم تاسوعا عاشورا ناز شستم آقا خزایی نوحه میکرد تویه مغزم ولی نمی فهمیدم من چیزی اصلا روی بیت پاشا دنبال چسب زخمم(دستام ترکید بابا) هفت حوض غلغله منم نوکه دستم تیریپم هییتی انگار کف غزم هه یادش بخیر.... همه گنگ بودن مثه دان کرلیینو تو ایتیلی ۳۲ شده بودش سیسیلی ماشین ترکید، روی صدای ناب بزلی(آسه) دروداف میخوردن فتوچینو بودیم واسشون مثل آلپاچینو میگرفتیم ازشون لبو لوبو لش میشدیم روی چمن نو رضا ریش ترکوند حنجررو داد میزد رو چمن نرو ولی خودش ول می داد توی میدون گربه نرو کلانتری هفت حوض شده بود اسب زورو خط قرمز کشید دور میدون ۳۲ تو سلول میداد خورشت رو پلو زاخارا سیر نمی‌شدن نون بیار جلو فوتبال بازی تا بوق سگ بروبچ پاف پاف کوشو پس عشق میکردن دافا مانتو تنگ چهارشنبه سوری میداد فاز گنگ نارنجک میزدن روی سنگ نوشمک میخوردن روی تخت ۳۲ بودش شاخو تک ماکارون بودش نون شب کره میشد زرتی توی فک ایران تهران ۳۲، ایران تهران ۳۲ تویه هفت حوضو سرسبز ساختن ایستگاه مترو فلکه ها روشن داشتش جای شکرو تو خودش جمع کرد انرژیو سریع تر از خازن و سلفو پخشش کرد لایه مردم قوی تر از موتور بنزو ۳۲ بودش عشقو ۳۲ بودش عشقو.... ایران تهران ۳۲، ایران تهران ۳۲ تویه هفت حوضو سرسبز ساختن ایستگاه مترو فلکه ها روشن داشتش جای شکرو تو خودش جمع کرد انرژیو سریع تر از خازن و سلفو پخشش کرد لایه مردم قوی تر از موتور بنزو ۳۲ بودش عشقو ۳۲ بودش عشقو.... آره حاجی اینم از داستان میدون ۳۲ هفت حوض برو واسه ریفیقات تعریف کن... ۳۲ شاااخه ..... شاخ...
