قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست ما حق به جانب ، همه شاکیان هم هستیم ما چشم میدوزیم به ، اعدام یکدیگر غافل از اینکه روزِ دیگر متهم هستیم از اینهمه صدایِ بد اخبارِ بد انگار هر گوشه بگریزیم هم سرسام میگیرم من دارم از خودم ، و از تو سخت میترسم مایی که از ناکامی هم کام میگیریم قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست با چشم های کاملا ، وا مانده ی کوریم دیوار هایِ دورمان ، حکم عصایِ ماست دستان یکدیگر نمیگیریم یک دریا با قطره های منزوی این ماجرایِ ماست من دارم از خودم ، و از تو سخت میترسم مایی که از ناکامی هم کام میگیریم قاضی زیاد میشود وقتی عدالت نیست