ساقی شراب چشم مست تو راهی نهاده بر دل غم آرامی به غیر راه کوی تو نیست باران گرفته کوچه ی دلم آرام قدم بزن کنار من سازم به غیر تار موی تو نیست تو هستی هستی منو دلیل مستی منو هر آنچه آرزوی من بود تو مقصد رسیدنی تو وارث دل منی همانکه آرزوی من بود تو بی هوا نفس شدی با من یکی یکی شدی همانچه آرزوی من بود تو شب ترانه ام شدی چراغ خانه ام شدی هر آنچه آرزوی من بود