ای از همه کس با من آواره خودی تر ای خوبتر از خوب من و از همه بهتر من جز تو و عشق تو کس و کار ندارم با هیچ کسی جز تو خدای دل خود کار ندارم با هیچ کسی جز تو خدای دل خود کار ندارم دریاب مرا دریاب مرا مرحمتی کن به منو یکدفعه بیدار کن از خواب مرا دریاب مرا دریاب مرا مرحمتی کن به منو یکدفعه بیدار کن از خواب مرا یکدفعه بیدار کن از خواب مرا دستم تو بگیر، خستمه،بیرون بکش از آب مرا تو بانی این در بدری،این همه شوریده سری از همه کس تازه تری،عشق تو بود یکنفری این همه آن داد مرا این همه آن داد مرا دریاب مرا دریاب مرا مرحمتی کن به منو یکدفعه بیدار کن از خواب مرا دریاب مرا دریاب مرا مرحمتی کن به منو یکدفعه بیدار کن از خواب مرا یکدفعه بیدار کن از خواب مرا فریاد بزن، زیر دل آوازبزن خسته شدی باز بزن خط بزن از رسم قفس، پر بده آزاد مرا تو بانی آزادی من باشو تو آزاد کن آزاد مرا آزاد کن آزاد مرا دریاب مرا دریاب مرا مرحمتی کن به منو یکدفعه بیدار کن از خواب مرا دریاب مرا دریاب مرا مرحمتی کن به منو یکدفعه بیدار کن از خواب مرا یکدفعه بیدار کن از خواب مرا من اتفاق نارسی هستم که زود افتادم افتاده و نیافتاده من ساده پای پیاده هنوز نیافتادم دریاب مرا!