حرفی نزن وقتی پیشم نمیمونی خاطره هامونو راحت می سوزونی جدایی که دیگه درگیر منطق نیست میدونیم هر دومون قلب تو عاشق نیست معلومه تصمیمت از لرزش صدات حتی نگی چیزی می خونم از چشات پیشم نمیمونی پس دیگه واسه چی بهونه میاری چی داری که بگی جای نوازشا خالیه بینمون اما نمی تونم بگم پیشم بمون یه عمره مردمو اینم تقاصمه برو که رفتنت تیر خلاصمه می بندی چشماتو به روی احساسم تو تجربه داری چه راحته واست جدا شدن از من دل کندن از قلبم من اشتباه کردم بد عادتت کردم اشک می چکه رو گونه های من تو میری آخرش پس حرفی نزن بدون تو تموم این شبا په ساکت و مریض و سرد میگذره دوای درد جای نوازشا خالیه بینمون اما نمی تونم بگم پیشم بمون یه عمره مردمو اینم تقاصمه برو که رفتنت تیر خلاصمه