مرگ علی سورنا FIVETAMUSIC

مرگ

زمان آهنگ: 3 دقیقه و 59 ثانیه
تاریخ: اسفند 26، 1394

از طرف راهِ ندیده ها ، سرزمینی به اسم کشف توان پذیرش یه صدا ، حتی مخالف عقیده ها از طرف شکافِ لایه ها ، اوجِ حضورم تووی عمق عبورت توو لمس پدیده هاست از طرف کفه ی برابر ، تا میون خنده ها نمیری از طرف لبی پاره خط گون ، تا گوشاتو از رو صدا نگیری از سمت جرئت حملِ قامت ، بیدارِ شبونه ی امانت از سمت چیزی به اسم حقیقت ، آخرین دیوار بی ضمانت من اون فصلِ سردم وقتِ تعویض لباساته ، قیچی باغبونم زمانی که وقتِ هَرَس تَبَرگاته از طرف نیمه های خالی ، نقشه ی فرداهای خیالی از طرف درخت های بی برگ ، پایانِ محضِ نونهالی از طرف جنون با رضایت ، شروع بیماری تا سرایت زخم شکنجه ای به اسم دنیا ، از سمتِ تجربه تا روایت واسه ی تو دلسرد ، باد دوره گرد منو قبولم کن ، این منم مرگ منم آخرین ثانیه ، آخرین هُرم گلویی که باقیه تویی آخرین حس پایان وزن ، منم آخرین قافیه رفتی میون دفتر ، خط کشی نفس گیر بود نظمو زیر و رو کردی ، روندنت توو حاشیه کوچیک شد خونت ، اما جهانت نه یه زندگیِ دوبارست ، اون شعری که ازت باقیه گردی به قدّ دستات ، پنجه هاتو توو خاک جوونه از مشتت ریخت ، وقتی دستاتو وا کردم توو خاکِ حاصل خیزِ نبودنت که جایِ رشد بود جشن آبیاری بودنتو خاطره هات به پا کردن کِشیدی دست از زنجیر ، این اعتیاد و لِه کردی انزواهایِ پاکیت ، بلند من رو صدا کردن هر چی از حقیقت دیدی ، صمیمی تر شدی با من تا صفحه یِ بودنت رو با دستام تا کردم منم آخرین لحظه ای که توو قامتی ، منم آخرین رنگی که رو شهامتی آغاز تا حالت رو توو پایانت انشاء کردم ، زنجیرتو وا کردی دستامو به روت وا کردم حقیقت شکست بود ، خم شدن توو زندگی در زندان ندیدن رو روی دیدنت وا کردن پایِ برگه یِ حقیقت رو که شکست بود و بس با دستِ پُر از بویِ پارکی زنجیرت امضاء کردم