رویای پوچ تو هر پس کوچه ای سرک کشیدم تنم زخمی دست آدما شد وجودم مامنی از عشق بود و تو این بیراهه ها یکجا فنا شد من و کابوس تلخ بی کسی ها من و رویای پوچ با تو بودن صدای تیک و تاک نحس ساعت یه هشداره برای زنده بودن کلافه ام کلافه ام نمیره بوی عطرت از اتاقم نمیری از سر من نمیتونم یه لحظه ام بخوابم میون قاب پنجره نشستم از اینجا تموم شهر پیداست تو این برزخ گرفتار جنونم یه عاشق تو خودش غمگین و تنهاست من حتی خم به ابروهام نیومد میون این همه دلمردگی ها میخندم خنده ای مصنوعی اما برای فرار از خستگی ها کلافه ام کلافه ام نمیره بوی عطرت از اتاقم نمیری از سر من نمیتونم یه لحظه ام بخوابم ترانه سرا : الهه شوکتی