زندان ن۳۳ما FIVETAMUSIC

زندان

زمان آهنگ: 3 دقیقه و 47 ثانیه
تاریخ: اسفند 14، 1394

زندان ورس ١: وقتی همه ی درها بسته باشن به روت وقتی راهای نزدیک همه شدن چه دور وقتی حتی چتر زیره بارون بالِشو بسته وقتی سایَتم قهره بات از تو میترسه غرقی تو خاطراته خوبه بچگی یه سره فکر خیال، میگی تَش که چی کجا داریم میریم ما مقصد کجاس  یکی داریم فقط که اونم خداس بساز و بسوز، اینه زمونه تو این قُمار، دسته خوبی نبوده تک شاه بیبی سرباز، سهمه بقیه باختن مرگه چه حسه بَدیه نخای پوسیده، سوزنُ بوسیدن کوک بزنی فردا از هم بُریدن پخشن و پَلان تیکه های پازل میبازی آخر، بشمار تا سه گاهی اوقات ثبات میره لعنتی نوسان میاد جاش با چه حیبتی به چه قیمتی میره زمان تا طلوع مگه چروکای روی صورت میرن با اُتو بدبیاری قحطیه گوشه شنواس همینه مجبوری دود شی تو هوا هرجا میری دنباله جاسیگاری میگردی بت میگن نَکِش،  تو باز فِیک (Fake) میخندی کورِس: زندان یعنی همین پشته میله  ها سرده زمین زندان یعنی همین فردا و فردای بعدشم عینه همین ورس ٢: خودتی و خدات با اون فندکت  که یادگاری مونده برا روزای بَدت رفیقت داد بِت چون کشیده بود از غربت خورده بود چند کِشیده خوب سلام و خدافظیا غرق تو بی کسیا میری،  نمیرسی به آدمای بی ریا کینه داری از آیینه عاشقه عکسایی بُر خوردی با گذشته هر لحظه هر جایی فردا یعنی ترسیمه یه تصویر که ندیده باید ازش بترسیم دیروز ولی فرق داره برا تو  خوبا همه دوره یه سفره تو حیاطُ رها، لمسه حسه آزادی میکَنه ازت اون کِرمه مازادی لامصب تو آخه همجنسه اونجایی در جنگی اینجا با صد شکله بیماری صد شکله بیماری.... صد شکله بیماری... کورِس: زندان یعنی همین پشته میله  ها سرده زمین زندان یعنی همین فردا و فردای بعدشم عینه همین ورس ٣: یه عده رویایی ساختن خدایی جدایی طلبی  و رفتن به یه جایی از اوناش نیستم خوبی ماله من باشه کویر برای تو، حوضه من دریا شه این حرفا درونه من غُده های بَدخیمن نگم نمیشه داغم در حاله تبخیرم بیرونه تُنگ از هر زاویه  قشنگه برا صاحبش، نه ماهیِ تو بندش تفاوت داره وقتی سُر بخوری توش میپرسی اون نمای پُر و رنگی کوش این یعنی غربت داش آزادی کجا بود تنگه خالی دیدی، بردار و بشاش توش... اینا تجربه های قد کشیدنه یه درخته که ریشه هاش ١٥ سال با خاکه غربت جنگیده..