مارو دریاب (فت لرو بند)

به نام بزرگیش به نام اون صاحب زمین و دریاش به نام همون که صداش میزنن اوستا رحیم نقاش به نام رحیمش که همیشه تو ضمیر اون و تو قلب این همین اوستا که پره غمه ولی نمیخواد یکی رو تو قبر ببینه خدای مرد فرمان به گوش اون پدر اسباب به دوش خدای دختر فال بگیر و اون پسر دسمال فروش مگه میشه به قول نقی شون مگه داریم آها کمی میشه توو خیابون دیدیم گه گاهی ماها اوس رحیم خیلیا تو چاله گیرن و اسیر حرف دورشون هر روزم میرن و فیتیله میشن تو مسیر قرض و قولشون اوستا ناز شصتت در و نکن انقد باز و بسته ببین بازنشسته نداشت سر کار باز نشسته اوس رحیم خیلیا محتاج و گیرن خیلیا یه گوشه معتاد و پیرن زمونه اونارو هل داده بی رحم تو چاله گیرن و قرصارو میرن بالا یه ذره حالا رو با ما باش تورو قسم میدم ترک کنه دیگه پدر دارا و سارائم مارو دریاب به این کمین حالا در ما اوستا رحیم این حال و درمان بکنی کمی تو مارو دریاب اوستا رحیم مارو تنها این گروه و نبین مارو دریاب این روزها کمی مارو دریاب بکنی کمین حال و درمان اوستا رحیم یه نظری بده هرچند گاهی تویی که اوستای دست تنگایی تویی که همیشه در هر راهی هوای همه رو هر دم داری فریاد منه حقیرو دریاب فریاد منه حقیرو دریاب اون تالاسمی که کم داره خون و اون بچه ها و تلفاتشونو تپش قلب و ضربانشونو اوستا خوب کن سرطانشونو هرچند هردم درد دردتر زد شیمی درمانی بعد هر شب در غم در بستر زد میگی سرپایی بعد عمل و کمی آب روی لباش هی با ریسکش اون کوچولو انقده سوزن زده که رگاش پیدا نیستش بشه دواش پیدا پیشکش تب و دماش کی وامیستش اوس رحیم قسم به علی بچه رگاش پیدا نیستش زندگی سرطانی شنیدی اوستا تو مریض خونه ها رفتی ببینی اوستا سرطانه خیلی ویروس داد که تو شهر و چه میری روستا بچه ی هشت نه ساله مرگ و به جای زندگی بوس داد ببین مادرو پیش بچه سرطانه میشه قطع شه اوستا تورو قسمت میدم که هرچی مرضه ریشه کن شه ببین تویی خدا به هر حال ببین منم غلام سرپا کل جمع ایرونی همگی با هم میکنیم دعا به درگاه مارو دریاب به این کمین حالا در ما اوستا رحیم این حال و درمان بکنی کمی تو مارو دریاب اوستا رحیم مارو تنها این گروه و نبین مارو دریاب این روزها کمی مارو دریاب بکنی کمین حال و درمان اوستا رحیم