پور (فت بیگرز) هو۳ین FIVETAMUSIC

پور (فت بیگرز)

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 1 ثانیه
تاریخ: آذر 12، 1394

شب تا صبح به فکر فردای خودتی که چی میشه آخر داری میگردی دنبال یه چیزی که واسه دلخوشی به تو بده یه باور خسته ای از این زندگی لهی تو دوس داری به همه چی چرت بگی بری ولی بمونه یه خواب واسه شبت یه سایه بون حتی اگه سایه نده تن میدی به این فکرای عمیق میگی دوری از این چشمای پلید واسه اینکه تو تکراری نشی هر روز میزنی به ورق امضای جدید دور و برت همه آدما کم رنگ نمیشه از این حال تو بدتر چون دیگه نمیکشی میخوای بری جایی که با همه غریبه شی میرم میرم ، میرم تا ، تا هرجا که جاده ها بره میرم دیگه سیرم ، از آدما ای صبحه ورق خورد و رفت روزا ورق خورد و رفت عوض شدش سخت صدتا هدف بود تو سر زد یه تبسم سرد ، حس تنفر و صبر قلب و روح و خوردو کرد این تنفسو سخت پر کرده پارو شمرد لحظه هارو یه بندم توو جاده س چون گم کرده رارو پَ کند خنده هاشو ، کمر بست و پاشد باید یه جا میرسید و میبست فقط لاشو هی اگه برسه باید برسه باید برسه تا صبح روز بعدش همش خاطره شه رو لحظه ها فردا ، با کت ِ باز سر حال اون راه بره چفت هه میرسه از راه ، یه روز به هر حال یه روز که میشنوه ته بازی داور داشت عوض نشد نرفت شکی لای باورهاش عقب نیوفتاده اون که مونده پا حرفاش میرم میرم ، میرم تا ، تا هرجا که جاده ها بره میرم دیگه سیرم ، از آدما میرم میرم ، میرم تا ، تا هرجا که جاده ها بره میرم دیگه سیرم ، از آدما