نمیتونم تو رو با ترانه پرپر بکنم اما شاید بتونم چشماتو از بر بکنم چالای کنج لبت هلال ماه آذره عمریه که دل برای خنده هات در به دره عطر دستای تو عطر گونه ی سیب گلاب انقراض عطشی درست مثه جرعه ی آب واکن این دریچه های پر غبار بسته رو مثه مهتاب رو سر شبای تنهایی بتاب اگه جای چشم تو تو قصه مون خالی بشه توی باغچه ی دلم دوباره خشکسالی بشه زنبقا اهلی میشن تو بند گلدون سفال خاطره ها می میرن تو آرزوهای محال نمیتونم تو رو با ترانه پرپر ....... عطر دستای تو عطر گونه ی .......