FIVETAMUSIC

غلبه شیر

زمان آهنگ: 3 دقیقه و 39 ثانیه
تاریخ: مرداد 15، 1394

هیچی مثله قدیم نیست همه از هم شدن فراری اونام که موندن میخوان تو رو هدف کنن برا تیر خود پرستی بینه ماها حقیقته رفیق امروز دیگه نیازی به قسم خوردن نداریم دست بذار رو ضربان قلبه من دردامو حس کن تو کلماتو ورقای در به در وقتی محکوم به حرفامی از دلایلم بترس حرفامو گوش کن بعد پناه ببر به من من فهمیدم چیزی رو با عشق نمیشه کرد عوض یه چیزایی تو قلب هر کس هست که حتی اگه سنگ باشه میخواد یه مرد سنگ نورد درخت میمونه اما برگ زرد ازش جداست حقیقت تو منظرستو دفترم که چند صفحستو هر نفس یه دردم هست یه خندم هست اینکه احساسامون مثه کودکی نیست مسخرست رنگ عوض کردنمونم مثله طبیعت نیست از ترس فلسفست اون هیچ وقت باختو قبول نمیکردو صبر میکرد وقتی زندگی اونو به زمین گرم میزد از جاش بلند میشدو برمیگشت تو راه وقتی زندگی اونو به زمین گرم میزد از جاش بلند میشدو برمیگشت تو راه بهتره که با قلمم ساعتا خلوت کنم من باورام عوض شدن اما خدا تو قلبمه تو تنهایی تو رعدو برق وقتی دردسر بارید این مرد حلق آویز تو قلبه سرما تنها نیست وقتی سبد خالی بود بگیرش رو به آسمون چشماتو باز کن میبینی که شده پر ماهی توش تا دیروزو نفهمیدی رو امروز حساب نکن خیره نشو با قفس زندونو نگاه نکن همیشه تو زندگیت بگو میشه صبر کن پوک بزن خیره شو به دودی که محو شد مشکلات از خودمون میانو ناپدید میشن عده ای شون جدید میان عده ای با قدیم میرن تحمل سخته واسه تحول میدونم تبسم سخته واسه تنفر میدونم اینم میدونم که همه تشنه ایم به توجه اگه شبو بگذرونیم میمونه فقط صبح اون هیچ وقت باختو قبول نمیکردو صبر میکرد وقتی زندگی اونو به زمین گرم میزد از جاش بلند میشدو برمیگشت تو راه وقتی زندگی اونو به زمین گرم میزد از جاش بلند میشدو برمیگشت تو راه