تو آغوشم به آرومی چقدر آسوده خوابیدی تبسم روی لب هاته گمونم خوابمو دیدی یه وقتهایی که از تشویش پر از کابوس مسمومم توی گرمای آغوشت منم مثل تو آرومم خیالم راحته وقتی منم دعوت به رویاتم همین که خواب می بینی تو شهر قصه هم پاتم میون حلقه دستات من از دلواپسی دورم تو حوض چشمه چشمات غم چشمامو می شورم هم آغوشم ؛ هم آغوشم ؛ من از هر جرعه لب هات شراب ناب می نوشم هم آغوشم ؛ هم آغوشم ؛ من از هر جرعه لب هات شراب ناب می نوشم یه حس ناب قلبم رو به قلبت کرده زنجیرم کمند آرزوهامه نباشه زود می میرم اگه از حس یک رویات حضورت بوده تقدیرم دلم آرومه هستی و چه زیبا بوده تقدیرم هم آغوشم ؛ هم آغوشم ؛ من از هر جرعه لب هات شراب ناب می نوشم هم آغوشم ؛ هم آغوشم ؛ من از هر جرعه لب هات شراب ناب می نوشم