پرسه اشکمهر FIVETAMUSIC

پرسه

تاریخ: اسفند 20، 1390

تهِ رنجِ پرسه های ناتموم یه نفر زخماشو فریاد می زنه یه نفر خسته و بارون زده تلخ تو سکوتِ کوچه ها داد می زنه یه کسی رنگ زمستون داره باز رو دلِ شعر و غزل خط می کشه رو تنِ برفی و سرد آسمون عکسی از مرگِ رفاقت می کشه عکسی از وسوسک کوچ و سفر رو دلِ شکستک چلچله ها نقشی از آینه هایِ کو به کو از افق تا تهِ مسلخِ صدا می گه آی آدمکایِ رنگارنگ دلاتون جنسِ کدوم سنگه بگین شما با این همه دستِ نارفیق از کدوم شب و کدوم قبیله این با کدوم خاطره تو شهرِ شما قصکِ رفاقت و می شه نوشت رو تنِ سنگیِ اون چشمایِ سرد مگه می شه قصه از شیشه نوشت عمریه که تو سکوتِ کوچه ها این تنِ خسته رو فریاد می زنم با شمام آهای شما غریبه ها بی کسی شده تمومِ بودنم