۲روق (فت وفوق)

(سعیدIV) مرور به دفترم ،به قلب و دنیای کنونش ورود به زندان مغزمو رویای دروغش با نام خدا (هی؟) شایدم خدا دروغه پر خونه دهن اگه سوالاتمون عموم شه سکوت و بشکنه پیگیر چیزی شه فضوله شروع به گفتن حقیقتا کنه دروغه طفولیت و پاکی من و تو ،دروغه طلوع تو جایی که غروبش دروغه ،دروغه مشکلا به دروغ نماز و رکوع دروغه مشکلا فقط سقوط پولمونه دروغه بلوغ به چه قیمتی وقتی دو روزه غرورش درود به دروغ مدرسه درود به فنونش نبوغه ؟ بگو بخون تا کور بشه پا کنکورش رفوزه گل بوده تو فرم خونش جا گلبولش اصولش اینه گنده بشه پاره بشه *ونش بزرگ شه الگو میشه اسطوره میشه دروغه (کورس) تو لونه بشین کل دروغارو بشمر سرود ملیتو با حس پاکت حفظ کن گاهی هم رسیدی به استقلال و ازادیش تف کنشون بیرون این دروغای چرکو رو به خدا دعا تا اون رور خوب زندگی سنگ و امیدامون کوزه بود میزنیم محکم تر از قبل هر چند میدونیم چه سنگ به کوزه کوزه به سنگ میشه کوزه خورد (افق) دروغ پُر شده ، حتی لابه لایه لبا پُر دروغ شده ، حتی گریه های شبا پُر دروغ شده ، حتی خنده ی رو لبا پُر دروغ شده ، حتی وقتی میگی نگات به نگام وصله ، بسه تو دیگه چرا تویی که منو ندیدی ، حالا میگی به ما تویی که دست بوده همیشه تو جیبه بابا په چرا زر میزنی ، میگی خوبه کارا ، (ها) فرق داریم ، ماها همه با هم فرق داریم ، قده دروغامون همه با هم حرف داریم ، قده یه روزی که منو دیدی ؛ بت میگم حقیقت چیه ، بحث دو روزه نیست (خو ببین) یه نفر دروغ میگه همش ، اونم واسه کلاس اون یکی ترسیده ، شاید اینم کاره خداس این یکی درس میده ، که ما با هم باشیم رو راس اما خودش چی ؟ شده دروغ گویه کلاس