شبه اید محمد دوتی FIVETAMUSIC

شبه اید

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 43 ثانیه

نشد از جوونیم عشق و حالی کنم این چند بیتو مینویسم یجوری خودمو خالی کنم با خودم گفتم دو خطی بنویس از درد هم نوعت بلند شو از خونه بزن بیرون،یه چرخی بزن لا به لای مردمت هی مینوشتم و پاره میکردم،ناله میکردم که این جوون از بچگی،با درد و غصه قد کشید حتی خط کش نداشت که مسیر زندگیشو،بدون دست انداز کنه خط کشی یهو یه حسی گفت:برگرد ببین...دیدم هم سنم روی ویلچره مغزم سوت کشید باز برگشتم دیدم یه بچه گفت:آقا توروخدا فال بخر...یهویی قلبم تیر کشید اینجاست که از زندگی سیر میشی برگشتم دیدم حجله ی یه جوون دم بختو سر کوچه زدن،با یه ربان مشکی کنار عکسش دیدم یه پیرمردی میخواد از خیابون ردبشه،ولی میلرزه دستش برگشتم دیدم یه دختر معلول کنار پیاده روست،ولی مردم براش سکه میندازند بعضیام که به خیال خودشون روشن فکرند،رد میشنو بهش تیکه میندازند فهمیدم حتی،بعضیا لنگ یه زیراندازند برگشتم دیدم یه جوون چهارشونه،رشید و رعنا ولی سرچهارراه،باصورت بسته واسه مردم،داره اسفند میتابونه به امید اینکه روزی مردم نگن دائم گوشه و کنار خیابونه نسخ زنگ پدرشه،پسرم:دیگه دیروقته،بلند شو بیا خونه دوتا عکس هر شب اون جوونو بدجوری میچزونه برگشتم دیدم یه ماشین،پشت سر منه گفت:آقا یه سووت شیشه بسمه،استیل خوبی داره،دختر منه آخ،مرتیکه آشغال دخترشو بخاطر مواد،تو بغل مردم بدرقه میکرد طفلکی لال نشسته بود داخل ماشین،کنار باباش بود،ولی همینجوری خون گریه میکرد توووووف.... من دیده هامو وزن و قافیه میدم کافیه ببینم که اونم دیدم برگشتم دیدم...یه لحظه صبرکن...بغض کردم...برمیگردم سمت خونه،ادامشو تو راه برگشت میگم برگشتم دیدم یه بچه لا به لای آشغالا، دنبال بازیافتی میگرده تا الآنشم باهمین بازیافتیا هرشب شکم خودشو سیر کرده برگشتم دیدم ملت کلش تو گوشیه روی درودیوار بازار داغ کلیه فروشیه برگشتم دیدم چهارتا خانوم،کنارخیابون دارند قیمت میدن آخه تقصیری ندارند،وقتی که کمبود غیرت دیدن واسه دوریال از درد اجبار به چهارتا نامرد،دو ساعت لذت میدن برگشتم دیدم چقدر راحت شده،آبرو ریزی و آبرو بردن چقدر راحت شده روی قرآن دست کشیدن و قسم خوردن تو این روزا به مال یتیم خوردن... میگن هنر...لعنت به عمر ۳ برگشتم دیدم ساقیا بیشتر مصرف کننده هان دیدم عامل اصلی فحشا،بعضی از معلمان هه... خونه سالمندان و کمپ اعتیاد،از شهربازی ها داره بیشتر میشه اکثر زنها که هووی همو برادر غریب تر از هم ریشه یعنی چه سگدو بزنی یا که بیخیال باشی،شرایط همینطوری بدتر میشه یعنی بساز و بسوز و آخرم بمیرم،یجورایی میشه گفت اینم میشه برگشتم دیدم لا به لای مردم،پر شده از ذهن مریض سرطان ریه،سکته ی قلبی،خون غلیظ قرص های برنج و طناب دار و تیغ های تیز رشوه،نزول،اختلاس...پول هایی که رد میشدن زیر میز روی صورت هیچ کس لبخند نیست ظاهر هیچ کسی با باطنش همرنگ نیست فهمیدم،بغضم،با درد مردم همراست فهمیدم،نقشم و وظیفم واسه گفتن این درداست یه کوه درد،منو کرده دیونه برگشتم خونه ولی برای من دیگه،جهنم شده خونه