فبرواری ۲

وای میستادم پای هر چیزِت حالِت مثل حال من نیست که برگشتن واسه من ریسکِ من و کن دیگه خارج از لیستِت هرچند تورو خواستن مثل راه رفتن لب تیغه ی کاملاً تیزِ احمقم انقدر دوستت دارم هنوز وقتی که میپرم بالشتم خیسِ نمیبینی خواب بد دیگه؟ میپری کیه جای من پیشت؟ من باز دارم پول هامو سنگ میکنم ک* خوار انگیزه شده ازم حال دوستا دیگه بد انقدر که میخوان گوش مالی بدن بهم آره جوک میگم دوست داری بخند نهایت یه بار که گوش دادی بزن بره !!! جون من دیگه بر نگرد حس ام و نگیر زیر چک لگد نمیدونی چقدر نمیدونستم وقتی میپرسن من چی بگم ازت ایندفعه من میکشم عقب بَسمه دیگه وید سم زدن قول دادی بری زیرشم نزن بهترین آرزوها میشه بدرقه ات یک سال هر فصل و بات بود پریشب پا آتیش مست و نابود داشتم هرچی عکس و بات سوخت نگو حیف تو که از خُدات بود یه آشغال که با خودش قهره بدنش سرده پاتوقش تختِ این آشغال انقدر خرِ هنوز داره فکر میکنه تا ٢ شب بهت دیگه عطرم نیست رو تنت مهم نیست رفتی بود چی تو سرت نمیخواد بگی میدونم حیفِ ولی دیر شده از همینجا میبوسمت حس میکنم به خودت یه بار قول دادی رو مخ من باشی دیدی آخرش از حول حلیم افتادی تو حوض نقاشی دیگه احساسی ندارم باهات شده تکراری ادا اطوارات عق میزنم وقتی دوستام میگن هی گاهی برام از کارات برا اینکه کفتارا نباشن دورت بیشتر بود از بابات حواسم بهت عادت کردی ابزار باشی یادم نبود ابزارا ندارن دل من و کم کارات ندادن حرص تُف سر بالاس اما بحثش رفتارات تماماً افتضاحه ولی از حالا برام حلّه بهم میگفتی عین شیطانم angel بیین evil ات مستِ چند میل از محلولی زده که واسه رد دادن یه میلش بسه پرده ها ضخیمِ تو اتاق خوابم بد شده با نور میونم یادت هست که تختِ گاز پیشت بودم هر موقع بارون میومد حالا الان توی سرم با دلم جنگِ حنات نداره واسه من رنگ باشه اصلاً دلت واسه من تنگِ الان بذار برو با یه لبخند عشق نمیدونی تو چه شکلی هست چون توی سرِ تو یه فکر دیگه است راستی تبریک تولدت baby چون امروز ٢ فوریه اس