مخزنه راز (فت نیما۱۸۱) عرفان & گداال FIVETAMUSIC

مخزنه راز (فت نیما۱۸۱)

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 30 ثانیه
تاریخ: دی 21، 1397

آ آره ، دارا این یکی خیلی جالب بود حالا با داریی دایی تو راه خونه بودم، تو ماشین هی داشتم بیتا رو گوش می‌دادم یهو رسید به این دیگه نزدیک خونه بودم هی داشت میرفت بالا قشنگ میدونستم میترکه همونو دور زدم پیچیدم رفتم رفتم سر بازی رفتم سر بازی آ ، بازم رفت سر بازی سنگ دل تر اَ یه افسر نازی هفتاییم اژدها هفت سره باز تیم نه رپ نمیکنی دلقکید لاتی بحث جدی، نی وقت واسه مسخره بازی عمقی میریم پی مخزن رازیم استادشیم میگه مساله سازیم مستیم پی کشف، زکر رازی من رفتم چون که گم شده بودم آره خورشید پشت ابرا پیداش نبود هر بچه هم همه گرگ شده بودم از اون مدل رفیقا که میگی ای کاش نبود برگشتم چون که پر شده نورم عرفان اینبار یک دونه از عیباش نموند برگشتم چون که قول داده بودم ولی نبودم هم یکی مثل بیتام نخوند آ آره یکی مثل بیتام نخوند ذوق کردین سره خدافظی ها؟ دیدی از این خبرا نیست آ ، آره ، پایداره میدن عشقو حالا داشیا من هر وری برم میدن عشقو حالا دخیا من هر وری برم میگن عشقو حالا کلمه ها هر وری برن میدم عشقو فقط خودیم من هر وری برم I stopped livin' in my brain's illusion I now listen to my heart Everything changes And i'm adapted to it get up in my car This god and god slut I'm gonna live it No time to waste and pause I gotta win it (win it) Life is just a game I gotta play it (play it) Source of love is pain I'm here to say it Pray to the god.. above I never act My mask off , your mask on ... I plan strong My words ... I'm always me I dream long , i write songs I wanna ... Livin' in the moment I could ... the pain away And let it go Livin' in the momment let my dream stay away let it go میدن عشقو حالا داشیا من هر وری برم میدن عشقو حالا دخیا من هر وری برم میگن عشقو حالا کلمه ها هر وری برن میدم عشقو فقط خودیم من هر وری برم میدن عشقو حالا داشیا من هر وری برم میدن عشقو حالا دخیا من هر وری برم میگن عشقو حالا کلمه ها هر وری برن میدم عشقو فقط خودیم من هر وری برم یه روزی زیر زمین چال شدم حالا بالام روی بالکنم بالا باز شده میرم باز خودم بالا، تر فک کنی فانتومم آ جی دال ورسای سارکوزی میان، دنبالمونن انگار نارکوسیم ولی نمیگیرنم چون علی پابلو نی مث لباس چینیای اینا تابلو نی، هی برا برد بوده هر چی باختم هرچی ماکیاولی من میخوام شهریار شم ترس ا غربت و حبس نی داشم شروع نمی‌کردم اگه ترسی داشتم میدن عشقو حالا داشیا من هر وری برم میدن عشقو حالا دخیا من هر وری برم میگن عشقو حالا کلمه ها هر وری برن میدم عشقو فقط خودیم من هر وری برم میدن عشقو حالا داشیا من هر وری برم میدن عشقو حالا دخیا من هر وری برم میگن عشقو حالا کلمه ها هر وری برن میدم عشقو