حس دوری (فت نفس)

کوشی پس میگفتی دور شیم از همه حرفا و رفتارات با هم خب جور نی اصلا حیف و گفتم جون میدم سرت ولی به نظر خودت یه کم زود نی رفتنت زود نی رفتنت شدیم زودی خسته تو کوشی پس بیب و منتظر زنگ منی گوشی دستت کوشی پس بیب گوشی دستت کوشی پس بیب دستمو نگیر با اینکه خوب میکردی دردمو سریع پشیمون شدیم الکلا از سرا پرید از خونه زدم بیرون اشکمو نبینی گفتم کلی خستم و دری وری بارت کردم گفتی واست ارزش قائل شم من کشتمت مث یه قاتل شب در رفتم و نمیام خواهش کمتر تو بکن بیبی بعد گفتی میره شبا رو دود خیلی سرد ولی تو که شبات گرمتر از منه آره سر تو رد دادم و کندم از همه بگو کیه الان وصله بدنت قلبت پاره بود و وصله زدمش ولی یکی دیگه کرده بغلش و اشک رو گونش شد اون حرفه که نزدش اون اون حرفه که نزدش اون حرف که نزدش اون توی فکرم میدونستم تهه قصه خوب نی در گوشت میگفتم که بده حس دوریت عکسامون با یه قهوه نصفه رو میز دوتایی مون توی کادر محو لنز دوربین لای لاینا چت شد با من تا که ۴ تا صفر شد ساعت اما آرزو کردیم ولی بیبی چت شد واقعا آره باورش سخته یکی دیگه میده گل رز بهت آخر هفته با یه قلب پر غصه موندی آخرش رفتش اون که فقط با من بود دیگه با همه هستش الان بدون تو همش آخرش تلخه شبام منم مث تو ام باورش سخته برام کوشی پس میگفتی دور شیم از همه حرفا و رفتارات با هم خب جور نی اصلا حیف و گفتم جون میدم سرت ولی به نظر خودت یه کم زود نی رفتنت زود نی رفتنت شدیم زودی خسته تو کوشی پس بیب و منتظر زنگ منی گوشی دستت کوشی پس بیب بیا بهم بگو کوشی پس بیا بهم بگو کوشی پس تو ظاهرا که دوریم پس خب شبا به یادم جوری مست کن که دیدت هرکی بگه خوبی در کل دارم میخندم زوری هر صبح جای تو رو پر کرد بیبی جوری الکل که یادم نیستی نه پیش خودت نگی آ خر پی چیدم دیدم نباشم راحت می شی پ راحت میشی پ آره بیبی تو راحت میشی پ