من بی تو

اصلا قبول تو خوبی و من بد اما بگو کی قید عشق و زد کی راه این جدایی و وا کرد این چه بلایی بود سرم اومد خاطره پر احساس پر عششق من از سرت پرید برای رازی کردنت چیرو باید به جون خرید من بی تو یه دیوونم که دستاس سرده داره دوره خودش میگرده حواسش با تو پرته من بی تو یه مردم که فقط راه میره که قلب و عقلشم درگیره تورو یادش نمیره گزشتن از کناره تو برای من سخت بود واسه همین خیال تو از موندنم تخت بود تو سعیتو کردی با تو بشم محدود بروو دوراتو بزن فقط همین کم بود یادت نمیاد اون همه حرفایی که گفتی وقتی که بارون میزنه یاده کی میوفتی من در میرفت جونم برات هر بار خندیدی