داستانه ی مرد د.ن.ا FIVETAMUSIC

داستانه ی مرد

زمان آهنگ: 4 دقیقه و 57 ثانیه
تاریخ: اسفند 03، 1396

Verse 1 (ASTRONAUT) داره جمع میشه ته سیگارام دیگه زندانی شدم لایِ درُدیوارا یه لیوانِ تلخ خاطراتُ قدمام روی تن شهر زیر نور ماه و چراغای خیابونا توی تلخیِ ساعتای روز دارم حسرتِ عمری که رفت من و قرصی که هست دیگه خواب نمیاد به چِشام بارِ افکارِ سنگین یه بطری یه مست عوض شدم زیرِ حرفایِ بقیه دیگه نیستم اون آدم همیشگی توی خونواده هفت پشت غریبه با سر توی درّه‌ ی لحظه ها پریده نمی شه دوباره برگردم عقب خندقِ مرگمو کندم اَ دم من خام بودم کسی نبود راه و چاهُ بگه بم و لحظه ها ریخت مثِ برگای زرد من الکلی نبودم و مست نمی کردم زیر این همه بارِ خرج نمی رفتم جاده ها منو خوب یادشونه من دنبال راه های کج نمی رفتم غرقِ تو اعتیاد و مهمونی تا اووِردوز دارم ا حال می رم زیر این درد و قرص و ظهرا کبوده تمامِ تنِ بی جون و بی رمق من روی بالکن می شینم با ۲ تا علفِ سم و اینه زندگیم یه دورِ باطل و بی ثمر من گورِ خودمو با اشتباهِ نو می کَنَم مرسی کافه ها که نعش منو جم می کنن مرسی رفقا که بارِ منو حمل می کنن رو دوشاشون مرسی از هر کی که واسه خودم پیشم بود نه پولام و مرسی که بازم شدم رو پا و حالام میخوام که جمع کنم حرفامو با یادِ قدیم می دونم که هرچی بوده می زارم پای بدیمُ از همه عذر میخوام واسه هر چی خطا بوده اینم یه داستان از عاقبت مردِ غمگین Verse 2 (ALIEN) ۴ صبح تاریک و دور یه باریکه نور میزد تو چشاشو سر تا پا خون سپیده زد دیگه دستش بنده شنید همه میگن ۵ اسفنده فهمید باید زندگی ساخت مثِ اسب رو این زندگی تاخت جلو دردای زندگی باخت نداد که دل هممون به تهش بنده خدا میخواست اون بالاتر بره طلوع کرد تو غروبا شروع شد تنهاییاش زمین خورد ا دروغا تا به هدفاش اون بال و پر بده بزرگ شد قد کشید زخم چشید تحقیر شد تو دوستا و خانواده درداشو بقل کرد و رفتُ شروع کرد محکم اون طول راهشو گفت ما که همه واسه یه سیب پایینیم پس چه فایده که نچینیم سیب بالا رو توی راه آرزوها پروانه شیم تا که بریزیم تو پیله خوابا رو حصارو شکافت خودشو دید با دنیای دورش اون سرده قبول داره سرش واسه فکر جا داشت نه مو فرق ا وسط نه فرق ا درون داره یاد ۵ اسفند افتاد چن لحظه بعد ۴ صبح توی گوشش خوند مادر که سقفارو پاره کن هر باری که زمین خوردی ناامید نشو هرچقد سخت باشه درد میگن هر شروع پایان دردای قبله پس این شروع داستان مرد