فرجام (فت کامران متی) محمد بیباک FIVETAMUSIC

فرجام (فت کامران متی)

زمان آهنگ: 2 دقیقه و 40 ثانیه
تاریخ: اسفند 02، 1396

می دونستم به چیزی که پدر می خواد سخته برسم وقتی ادبیاتم بهتر بود از درس هندسم می گفتم وقت نشستن باید بلند بشیم می گفتن با تمسخر می ری سمت هنر که چی حرفشون تاثیری نذاشت گرچه تعریفی نداشت درآمدش من نداشتم اصلا تردیدی براش با اینکه هدفهای واضح برام تار بودن فقط دورم فکر گل بودن اونا که خار بودن از دم فقط ترس و تهدید ، شد از این اخبار دورم پر یه حس گفت نه بار زمین خوردی ده بار بلند شو پس تو ضعفم کردم کلماتو پر نیرو من تو مرداب رشد کردم مثل گل نیلوفر من نتونستم اینا رو هضم کنم می خوان جهان بینیمو از ذهنت حذف کنن فکرمی کنن می بندن اینطوری دروازه رشد با حذف یه پرنده مگه می شه پرواز رو کشت بمون باز بمون باز تو تنها امیدی واسه فردام بخون بام بخون بام تو مرحمی واسه دردام همه می گن یه قصه اس تا شک کنم به حسم من هر تلاشی می کنم به آرزوم برسم ولی شدم یه قدری دور از هرچی خواستم هر کی بود گشتم من نگرد نبود رفیق که نه فقط حسود کنار گذاشتم شک رو من حقیقت راجبم شب که رفت سپیده شد این آسمون لاجورد کنار گذاشتم صد تا حرف صد تا تهمت هر طرف که تا نشده برطرف یه مدت باید رفت که رفت فهمیدم که باید رفت از این جا به سرعتی اونجا که فراموش بشی همونجا تو غربتی فهمیدم که باید سریع قلم رو برداشت قدم رو برداشت باید هدف تو سر داشت رو این دریا ، کوچیکترین قایقشم میرم برسم به جایی که لایقشم چون به اندازه همه یه جا هست تو مسیره سربازی که میرسه اون ته وزیره بمون باز بمون باز تو تنها امیدی واسه فردام بخون بام بخون بام تو مرحمی واسه دردام