ای سیاه FIVETAMUSIC

ای

تاریخ: بهمن 22، 1396

اگر قصه عاشقی از دل من به سراغ نگار و یاور من نرود همه خستگی من از رنج سفر به سرای نگاه تو با تو به سر نشود اگر آخر جاده هجرت ما به سیاهی نشیند الفت ما به فنا میروم، به وفنا اگر یاور و همدم من نشوی به دلم دمی مرحم غم نزنی بخداااا واسه مرحم زخمهای من غیر عشق تو چاره‌ای نیست تو کتابو کلام مکتب من بجز اسم تو آیه ای نیست تو بتاب به سراچه من مثل خورشید وقت سحر تو مرا ز خراب این شب تار به سپیدی جاده ببر مثل حال و هوای سفر مرا تا ته جاده ببر رها مثل، نم بارون میشوم بی تو دلگیر با تو من اسیر و مجنون میشوم اسم تو، آرامش جان من است قفس نگاه تو وسعت زندان من است عشق تو همیشه مهمان من است واسه مرحم زخمهای من غیر عشق تو چاره‌ای نیست تو کتابو کلام مکتب من بجز اسم تو آیه ای نیست تو بتاب به سراچه من مثل خورشید وقت سحر تو مرا ز خراب این شب تار به سپیدی جاده ببر مثل حال و هوای سفر مرا تا ته جاده ببر مثل حال و هوای سفر  مرا تا ته دنیا ببر