ماورا ۵ا۱ار FIVETAMUSIC

ماورا

تاریخ: دی 30، 1396

‎تو این تقویم سه ساله نیستی ‎با کی فر میخوری ، اونو صاف میپیچیش ‎یا که بارونی مثلِ من ابری ‎بعدِ ترکش ، میگن پُر از ترکش شدی ‎این شبا زیرِ این آسمونِ مشکیم ‎شاید سفیدیات منو برگردونن ‎من دیدم کُلِ دنیامو تو گذشته م ‎هنوز چیزی ننوشتم نگیر برگه مو ‎یادته تابستونا گرم بود ‎تهویه خراب از عمد تا که لباسا کم شد ‎لحظه ها با اون عرقا مست شد ‎افتاد رو سرم تو فکرام غرق شد ‎داری تو هنوز اون رُزایِ خشک و ‎اون توش پُرِ بویِ روزای خوش بود ‎با تو بود که یه حسِ کهنه نو شد ‎رد شد نمره ی قبولی دَه بود ‎کجایی پس تو ببینی این سختشه نرمشه تو ‎تو فکرش و ذهنش ،خیالش ‎خونه باغِ نابِ سه طبقه ‎پُر اتاق خوابِ ساکته که تو ‎تو تک تکش هستی و شلوغش کردی ‎نمیگم پاشو برو سکوتش بد نیست ‎با این خونِ دلم این خونه رو ساختیم ‎برگرد بمون دیگه نخونم باختیم ‎عطرِ تنت یادم مونده ‎سکانس میرفت بازیش موند ‎منم اونی که یه نقش بود تو تئاترت ‎سیاه سفیدی ، قشنگی ، بدیت بود دورنگ بودی تو ‎هر چی ته مونده هر چی نمونده ‎یادم داد از تو که مالِ من نبودی ، نه هیچ وقت نبودی ‎شروع نیست همه چی تمومه تهِ خط اینه ‎تو باورم هنوز تو یه ماورایی ‎باز اون باشه باز ، بازم بره ، قبول ! ولی بگو بازم بیاد ‎من بازم میخوام حتی بسته باشه راهش ‎رفیقا میگن بسته بیخی داش ‎دست به دلت انقدر زده خون شده ‎نمیدونن هنوز دستت مونده جاش ‎موند رو دلم یادش حالم بده ‎این دختره نه ماده نره این یادت ‎گفتن دروغ بهش خیالم تخته ‎نگفته بودن هنوز فکرم رو توِ و رو ت*خت هنوز کارشون تموم نشده ‎بویِ تنت ، مویِ سرت ، همون یدونه ‎آدمایی مثل تو این بازی و میبرن ‎بجاش تجربه واست از یه باخت میارن ‎اینارو میدونی ولی درست نمیشی ‎این تویی که میخوای خراب بمونی ‎سراب بمونی تو یه جایِ دور ‎آب نشدی پس همین بمون ‎آره فکر کن خوبی ، ال*کی شر*اب ‎ولی نه دیگه اینا ترک شده برام ‎دلم این لباسِ کثیف و درار ‎روزگارم دیگه مثل اون چشای سیات نیست ‎ته ترمینال ، چشام دید قلبمه ماشینی که صندلیش یبار مصرفه .. ‎عطرِ تنت یادم مونده ‎سکانس میرفت بازیش موند ‎منم اونی که یه نقش بود تو تئاترت ‎سیاه سفیدی ، قشنگی ، بدیت بود دورنگ بودی تو ‎هر چی ته مونده هر چی نمونده ‎یادم داد از تو که مالِ من نبودی ، نه هیچ وقت نبودی ‎شروع نیست همه چی تمومه تهِ خط اینه ‎تو باورم هنوز تو یه ماورایی