تو این تقویم سه ساله نیستی با کی فر میخوری ، اونو صاف میپیچیش یا که بارونی مثلِ من ابری بعدِ ترکش ، میگن پُر از ترکش شدی این شبا زیرِ این آسمونِ مشکیم شاید سفیدیات منو برگردونن من دیدم کُلِ دنیامو تو گذشته م هنوز چیزی ننوشتم نگیر برگه مو یادته تابستونا گرم بود تهویه خراب از عمد تا که لباسا کم شد لحظه ها با اون عرقا مست شد افتاد رو سرم تو فکرام غرق شد داری تو هنوز اون رُزایِ خشک و اون توش پُرِ بویِ روزای خوش بود با تو بود که یه حسِ کهنه نو شد رد شد نمره ی قبولی دَه بود کجایی پس تو ببینی این سختشه نرمشه تو تو فکرش و ذهنش ،خیالش خونه باغِ نابِ سه طبقه پُر اتاق خوابِ ساکته که تو تو تک تکش هستی و شلوغش کردی نمیگم پاشو برو سکوتش بد نیست با این خونِ دلم این خونه رو ساختیم برگرد بمون دیگه نخونم باختیم عطرِ تنت یادم مونده سکانس میرفت بازیش موند منم اونی که یه نقش بود تو تئاترت سیاه سفیدی ، قشنگی ، بدیت بود دورنگ بودی تو هر چی ته مونده هر چی نمونده یادم داد از تو که مالِ من نبودی ، نه هیچ وقت نبودی شروع نیست همه چی تمومه تهِ خط اینه تو باورم هنوز تو یه ماورایی باز اون باشه باز ، بازم بره ، قبول ! ولی بگو بازم بیاد من بازم میخوام حتی بسته باشه راهش رفیقا میگن بسته بیخی داش دست به دلت انقدر زده خون شده نمیدونن هنوز دستت مونده جاش موند رو دلم یادش حالم بده این دختره نه ماده نره این یادت گفتن دروغ بهش خیالم تخته نگفته بودن هنوز فکرم رو توِ و رو ت*خت هنوز کارشون تموم نشده بویِ تنت ، مویِ سرت ، همون یدونه آدمایی مثل تو این بازی و میبرن بجاش تجربه واست از یه باخت میارن اینارو میدونی ولی درست نمیشی این تویی که میخوای خراب بمونی سراب بمونی تو یه جایِ دور آب نشدی پس همین بمون آره فکر کن خوبی ، ال*کی شر*اب ولی نه دیگه اینا ترک شده برام دلم این لباسِ کثیف و درار روزگارم دیگه مثل اون چشای سیات نیست ته ترمینال ، چشام دید قلبمه ماشینی که صندلیش یبار مصرفه .. عطرِ تنت یادم مونده سکانس میرفت بازیش موند منم اونی که یه نقش بود تو تئاترت سیاه سفیدی ، قشنگی ، بدیت بود دورنگ بودی تو هر چی ته مونده هر چی نمونده یادم داد از تو که مالِ من نبودی ، نه هیچ وقت نبودی شروع نیست همه چی تمومه تهِ خط اینه تو باورم هنوز تو یه ماورایی