هستی هاتف FIVETAMUSIC

هستی

زمان آهنگ: 5 دقیقه و 39 ثانیه
تاریخ: دی 27، 1396

ز رویای تو بودم مست آنجا ‎نوشتم بی قلم بی دست آنجا ‎خوش آن شعری که در مستی سرایی ‎نباشی در خویش و از هستی سرایی ‎در انگار ظریفی بیقرارند ‎طپش ها در دلم غم میشمارند ‎چرا غش کن ولی ناکس نبیند ‎گل اما دست نا محرم نچیند ‎چرا غش کن ولی ناکس نبیند ‎گل اما دست نا محرم نچیند ‎به نور دل منور کن رهش را ‎همایم کن هلال نامه اش را ‎نگاه عاشقم بر سبزه زاران ‎به گل بود خیره و نقاش باران ‎نگاه عاشقم بر سبزه زاران ‎به گل بود خیره و نقاش باران ‎به گلبانگی که رقص باد میکرد ‎به خوشبویی ز عشقم یاد میکرد ‎دلم غرق نوا و نور و گل بود ‎چو گل دم در کنار گل بیاسود ‎ز جان در جان پر مهرش دمیدم ‎منش با تیشه ی عشق آفریدم ‎ز جان در جان پر مهرش دمیدم ‎منش با تیشه ی عشق آفریدم ‎کجایند سرزمینی بی زمان بود ‎قلم در پیش و دستم نا توان بود ‎ز رویای تو بودم مست آنجا ‎نوشتم بی قلم بی دست آنجا ‎خوش آن شعری که در مستی سرایی ‎نباشی خویش و از هستی سرایی